موقوف بر صدها يا هزاران شرط
تكوينى است كه همه را خداوند فراهم كرده است. مهم تر از همه خداوند كمال مطلق
لايتناهى است و همهى كمالات إنسانها نسيم كمال اوست. بنا بر اين مؤمن بخداى خود
كه دافع ضرر و رساننده همهى نعمتها به بندگان خود است خدا را دوست دارد و مؤمن
بعنوان يك عاقل كه خدا را كمال مطلق مىداند او را دوست دارد و اين كه هر كمال
إنسانى به او منتهى مىشود بازهم او را دوست دارد.
نيست ما را، بجز از وصل تو، ديگر هوسى
اين محبت ز متاع دو جهان ما را بس
جمله
اخير اين كه خداوند تنها موجودى است كه مستحق حقيقى محبت است چون همهى أسباب
دوستى از اوست. دقت كنيد كه كمال ما در محبت خداوند است. به فرمايش إمام صادق (ع)
آيا دين غير از حب و دوستى خداوند است مؤمن بايد غير ازخداوند براى خود ولى و
ناصرى نگيرد و تنها سرپرستى مؤمنين؛ بلكه همهى موجودات جهان با خداوند است. ولى
سرپرست گرفتن كفار بر مؤمن حرام است كه در آيات زياد قرآن ازآن نهى شده است و محبت
با كفار حرام است حتى اگر كافر پدر و پسر و برادر مسلمان باشد و سرپرست گرفتن آنان
نيز ناروا است.
«إِنْ
أَوْلِياؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ» (الانفال: 34)؛ دوستان خدا، مؤمنين
تقوى دارى هستند كه معصيت خدا را نمىكنند و إينانند كه ترس و غمى بر آنان نيست.
آثار دوست داشتن خدا، در اين آيه دو چيز است: اول محبت خدا با مؤمن، دوم: آمرزش
گناهان او، سوم: كه در قيامت ترس و غمى ندارند.
دوستان خدا در قرآن
«أَلا
إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ الَّذِينَ
آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ؛ لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي
الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»
(يونس: 62- 64)؛ آگاه باشيد كه دوستان متصل به خدا، ترسى بر آنان نيست و نه غمى
دارند، كسانى كه إيمان