responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 362

كه در زمين است‌ حَلالًا طَيِّباً پاك و پاكيزه را در انوار گفته كه اين مفعول كلوا است و ميتواند بود كه صفت مصدر محذوف باشد و تقدير اينكه اكلا حلالا و يا حال باشد از مما فى الارض و من براى تبعيض است زيرا كه هر چه در زمينست مأكول نميشود و طيب بمعنى آن چيزيست كه شرع استطابة آن نمايد و يا مراد از آن شهوت مستقيمه زيرا كه حلال دلالت بر استطابت اول ميكند وَ لا تَتَّبِعُوا و پيروى مكنيد خُطُواتِ الشَّيْطانِ‌ گامهاى ابليس را يعنى بر پى او مرويد و اقتدا باو مكنيد در اتباع هوى بآنكه تحليل حرام و تحريم حلال كنيد و خطوات جمع خطوه است و آن ما بين قدمين خاطى است‌ إِنَّهُ لَكُمْ‌ بدرستى كه شيطان مر شما را عَدُوٌّ مُبِينٌ‌ دشمنى است آشكارا چه ميخواهد كه شما را بفريب و غرور بدوزخ درآرد پس او ظاهر العداوتست نزد ذوى البصيرة و اگر چه اظهار موالات كند با كسى كه در صدد اغوا و اضلال او ميشود و لهذا او را ولى گفته در آيه‌ أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ‌ و در كنز العرفان آورده كه اين آيه نازل شده در قومى كه لذيذ و رفيع اطعمه و البسه بر خود حرام ساخته بودند و امر اينجا براى اباحه است و حلالا محتمل است كه مفعول كلوا باشد و اجود آنست كه صفت مصدر محذوف باشد و اجود از اين آنست كه حال باشد از ما فى الارض و طيب بر چند معنى اطلاق ميكنند يكى مستلذ دوم ما حلله الشارع سيم آنچه ظاهر باشد چهارم آنچه خالى از اذية در نفس و بدن و اول بر سبيل حقيقت است بجهت تبادر آن بذهن و مراد بآن اينجا باين معنى است تا تكرار لازم نيايد و اگر مراد از آن معنى ثانى باشد پس معنى آنست كه بخوريد آنچه جامع صفتين است كه حل و لذتست و خبيث در مقابله طيب است در معانى مذكوره و در آيه چند فايده است اول ظاهر آيه اباحه انتفاع است باشياء محلله مستلذه لكن بر سبيل اجمال و بيان آن يا بكتابت است يا بسنت دوم آنكه محتمل است كه مراد بطيب معنى رابع باشد پس دلالت ميكند بر تحريم آنچه در او اذيت باشد در بدن از مرض و هلاكت و يا در نفس از اذهاب عقل يا شي‌ء از ادراكات پس بنا بر اين اگر قليل آن ضرر ببدن نرساند بلكه كثير آن مضر باشد بآن قدر كه موذيست حرام باشد نه غير آن اما آنچه كثير آن اذهاب عقل كند نه قليل آن همه آن حرام است بجهت اقتضاى حكمتى است كه آن محافظت است بر عقل و ديگر آنكه اگر قليل آن مباح ميبود مؤدى بافساد باستهتار ميشد و عدم مبالات بآن بجهت غلبه شهوت بر نفس بخلاف اذيت بدنى چه انسان بالطبع محاذر است بر بدن خود ممتنع از موذى آن پس احتياج نيفتد بتأكيد تحريم آنچه ايذا ميرساند ببدن سيم قوله مما فى الارض من براى تبعيض است و ما براى عموم پس شامل نباتات و حيوانات و معادن باشد و عموم آن مخصوص شده بكتاب و سنت‌

اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 362
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست