responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 186

بدرگاه حضرت بى‌نياز آورد و گفت بار خدايا هر كس قبر يوسف را داند چون من ندا كنم آواز مرا بگوش او رسان آن گه برخواست و بر محافل بنى اسرائيل مى‌گذشت و آواز ميداد كه هر كه از شما قبر يوسف داند بايد كه مرا خبر كند و راهنمايد و در خبر است كه هر كه راه بقبر او نميبرد حقتعالى آواز موسى را بگوش او نرسانيد تا بمرتبه كه دو كس نزد او بودند و موسى بآواز بلند ندا مى‌كرد آواز او نميشنيدند و آخر آواز او بگوش عجوزه رسيد گفت اى موسى من قبر او را ميدانم كه كجا است و لكن ترا ننمايم تا بر ايمن چند دعا كنى و چند حاجت بخواهى موسى ع گفت اگر اذن حقتعالى باشد چنين كنم حق سبحانه او را اذن داد گفت اى عجوزه چه ميخواهى گفت از خدا در خواه تا جوانى و قوه بمن دهد و چون از اينجا بروى مرا با خود ببرى و فرداى قيامت چون خواهى ببهشت روى بى‌من نروى موسى در حق او اين دعا بتقديم رسانيد و حقتعالى اجابت فرمود موسى گفت اكنون قبر يوسف بمن نماى عجوزه اشاره برود نيل كرد و گفت قبر او در ميان رود نيل است از خدا در خواه تا آب را از آنجا ببرد و قبر او پيدا شود موسى دعا كرد و آب رود نيل بالا برآمد و معلق بايستاد و قبر يوسف نمايانشد موسى بفرمود تا آن موضع را بشكافتند و يوسف را از آنجا بيرون آوردند و در تابوتى از سنگ مرمر نهادند و امر كرد تا آن را بزمين شام دفن كردند حقتعالى بدعاى موسى و معجزه او خواب بر قبطيان افكند تا از رفتن بنى اسرائيل بى‌خبر ماندند و بعد از آن مرگ بر اطفال ايشان افتاد تا هيچ سرايى نبود كه يكى و دو نمردند پس قبطيان چون بيدار شدند بعزا مشغول گشتند و بتفقد و تفحص احوال بنى اسرائيل نپرداختند تا نزديك بغروب و بعد از آن چون در كوچها و بازارها نگاه كردند هيچ كس را از بنى اسرائيل نديدند از آن متعجب شدند بمحلها و سراهاى ايشان آمدند ديدند كه درهاى خانه همه بسته بود بر بامها رفتند و نگاه كردند هيچ كس را نديدند فرعون را از گريختن ايشان خبر دادند گفت كجا توانند گريخت امشب صبر كنيد تا فردا بامداد بر اثر ايشان برويم و ايشان را باز آريم و در همان شب بفرمود تا لشگر جمع شدند و مناديان ندا كردند كه‌ إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ وَ إِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ‌ و با ايشان مقرر كرد كه در وقت بانگ خروس بيرون روند قضا را آن شب هيچ خروسى بانگ نكرد تا روز روشن شد پس فرعون تهيه لشگر كرده هامان را كه وزير او بود با هزار هزار و نهصد هزار مقدمه لشگر گردانيده پيش از خود فرستاد و در آخر خودش بر ساقه لشگر با هفتاد هزار خواص متوجه شد همه با جامهاى سياه و رايتهاى سياه و اسبان سياه و لشگر موسى در پيش ايشان ميرفتند تا بكنار دريا رسيدند آب دريا در نهايت طغيان بود و در عقب نگاه كردند لشگر فرعون نمايان شد موسى چون در پيش دريا و در پس دشمن ديد فرو ماند و بتضرع تمام خداى را بخواند يوشع بن نون با بنى اسرائيل بيطاقت شده گفتند اى موسى تدبير چيست از پيش دريا و از عقب دشمن گفت دل مشغول مداريد و خاطر جمع كنيد

اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 186
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست