responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 169

اهل آتش دوزخ‌اند هُمْ فِيها خالِدُونَ‌ ايشان در آن آتش جاويد مانندگانند اين آيه عطفست بر فمن تبع تا آخر و قسيم آنست كانه قال (و من لم يتبع بل كفروا باللَّه و كذبوا بآياته) پس جار و مجرور در آيه متعلق بكذبوا است و جار و مجرور فعل اول محذوفست و مى‌شايد كه هر دو فعل متوجه باشد بر جار و مجرور و معنى اين كه (كفروا بآياتنا جنانا و كذبوا بها لسانا) و آيه در اصل لغت بمعنى علامت ظاهره است و اطلاق آن بر مصنوعات باعتبار دلالت آنست بر وجود صانع و علم و قدرت او و هر طايفه از كلمات قرآن كه متميز از غير خود باشد بجهة فصل نيز آيه ميگويند چنان كه در مقدمه مذكور شد و اشتقاق آن ازاى است لانها تبين ايا من اى يعنى هر كدام را از غير متميز مى‌سازد و يا از اوى اليه و اصل آن ايه است يا اويه مانند تمره كه عين او بالف مبدل شده بغير قياس يا از اييه يا اويه چون رمكه يا از ائيه مانند قائله كه بجهة تخفيف حذف همزه شده پس مراد از آيات يا آيات منزله است يا اعم از منزله و معقوله و بدان كه آيات مذكوره دالند بر آن كه جنت مخلوقست و موضع آن در جانب فوقست نه آن كه در قيامة مخلوق خواهد شد چنان كه زعم بعضى است و توبه مقبول درگاه احديت است و متبع هدى عاقبت آن معمونست و هداية گاه هست كه متحقق ميشود كه با آن اهتدا نباشد و اهتدا حاصل نمى‌شود مگر باتباع و قبول هدايت و عذاب كفار بر سبيل تابيد است و غير كفار در دوزخ مخلد نخواهند بود بدليل‌ هُمْ فِيها خالِدُونَ‌ كه مفيد حصر است و حشويه متمسك شده‌اند باين قصه بر عدم عصمت انبيا از چند وجه يكى آنكه آدم پيغمبر بود و ارتكاب منهى عنه نمود و مرتكب منهى عنه عاصى است دوم آنكه آدم جهت ارتكاب آن از ظالمين است سيم آنكه حقتعالى اسناد عصيان و غى باو كرده و فرموده‌ وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌ چهارم آنكه تلقين توبه كرده او را و توبه رجوع است از ذنب و (ندم) بر فعل آن پنجم اعتراف كرده بآنكه او از خاسرانست اگر مغفرت الهى شامل حال او نشود لقوله تعالى‌ وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ‌ و خاسر عاصيست ششم آنكه اگر ذنب از او واقع نمى‌شد مأمور نمى‌شد بهبوط از جنت كه دار سلامتست بدار بلية و جواب از اين آنست كه مراد نهى تنزيهى است و عدم ترك اولى و اينموجب معصيت نيست تا منافى عصمت باشد و اسناد ظلم و خسران باو جهت آنست كه بجهت ترك اولى خاسر و ظالم حظ نفس خود شد كه آن محرومى بود از ترتب مثوبت بر فعل ندب و اسناد غى و عصيان باو در موضع خود مذكور خواهد شد انشاء اللَّه تعالى و مأموريت او بتوبه جهة تلافى آن چيزى بود كه از او فوت شده بود از ندب و جارى شد بر او آنچه جارى شد براى معاتبه بر ترك اولى و وفا بآنچه بملائكه قبل از خلق او گفته بود و هبوط او از جنت بجهة ترك اولى بود نه معصيت و اينكه اهل سنت گفته‌اند كه جايز است صدور مطلق معصيت از انبيا قبل از بعثت و بر سبيل سهو و نسيان نه مطلقا وقوع صغيره از ايشان عمدا و سهوا قوليست باطل چه مخالف اجماع اماميه است و نيز وقوع مطلق ذنب از انبيا (ع) عمدا و سهوا موجب تنفر مردمانست‌

اسم الکتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين المؤلف : كاشانى، ملا فتح الله    الجزء : 1  صفحة : 169
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست