responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ نامه مرثيه سرايى و عزادارى سيد الشهداء المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 37

قيامت برپا شده و خلق در نهايت وحشت و حيرت، و هر كس به حال خود مشغول، و ملائكه ايشان را مى‌رانند به سوى حساب، و با هر تنى دو موكل بود. من چون اين داهيه را ديدم در انديشه عاقبت خود كه با اين بزرگى امر به كجا خواهد كشيد؟ در اين حال دو نفر از آن جماعت مرا امر نمودند به حضور در محضر خاتم النبيين صلى الله عليه و آله، چون مآل كار خطرناك بود مسامحه كردم، قهراً مرا كشاندند، يكى در پيش، ديگرى در عقب و من در وسط. هراسان و ترسناك سير مى‌كرديم كه ديدم عمارى بسيار بزرگى بر دوش جماعتى از طرف راست راه مى‌روند، با الهام الهى دانستم كه در آن عمارى سيده زنان عالم است- صلوات اللَّه عليها- و چون به عمارى نزديك شدم فرصت را غنيمت دانسته از دست موكلان فرار و خود را به زير عمارى رساندم. آن را قلعه‌اى محكم و محل منيعى ديدم كه پيش از من جمعى از گناه‌كاران به آنجا پناه برده بودند، و موكلين را ديدم از عمارى دور و قدرت بر نزديك شدن به عمارى، ندارند و به همان اندازه دورى با ما سير مى‌كنند و به اشاره التماس كردند برگرديم، قبول نكرديم، آن گاه به اشاره ما را تهديد كردند، چون تكيه‌گاه خود را محكم ديديم ما نيز ايشان را تهديد مى‌كرديم.

و با همين قوت قلب سير مى‌كرديم كه ناگاه رسولى از جانب رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و به آن معظمه از جانب آن جناب گفت كه:

جمعى از گناهكاران امت به تو پناه آورده‌اند، ايشان را روانه كن كه به حساب ايشان برسيم، پس آن مخدره اشاره فرمود كه موكلان از هر

اسم الکتاب : فرهنگ نامه مرثيه سرايى و عزادارى سيد الشهداء المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 37
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست