اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانىنيا، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 230
در اين كلام، بهخوبى بيان شده است كه نفس اماره انسان حقى بر انسان
ندارد؛ چرا كه آن نفس هرگز به خير دعوت نمىكند تا بتوان دستكم بخشى از
خواستههاى آن را ادا كرد؛ اما اعضا و جوارح حقوقى دارند كه اداى آنها وظيفه و
تكليف انسان دانسته شده است. البته حقى كه نفس به معناى حقيقت و وجود آدمى بر خودش
دارد، فقط سوقدادن آن به سمت كمالات براى نيل به سعادت ابدى است. ازاينرو در متن
نقلشده از امام سجاد (ع) ابتدا به آن حق اساسى تصريح شده و رعايت حقوق اعضا و
جوارح نيز در همان جهت دانسته شده است. بنابراين خيرخواه خود بودن به آن است كه
حقوق مرتبط با خود را شناخته و در جهت اداى آن حقوق گام برداريم. اين حقوق، همان
رفتارهايى است كه هر فرد بايد در ارتباط با خود انجام دهد.
اقسام
رفتارهاى انسان با خود
در
فصول گذشته گفتيم بسيارى از انديشمندان اذعان دارند كه معرفت و شناخت نفس، زيربناى
اصلاح رفتار در همه حوزههاى ارتباطى انسان است. شناخت نفس نه فقط رفتار انسان با
خويشتن را اصلاح مىكند، بلكه موجب شناخت خدا و در نتيجه موجب اصلاح رابطه و تعامل
انسان با خداوند نيز خواهد شد. از سوى ديگر، ازآنجاكه يكى از زيرشاخههاى شناخت
خود، شناخت انسان است، براى شناخت خود در واقع بايد انسان را نيز بشناسد.
ازاينرو، با شناخت خود، رابطه با همنوعان نيز اصلاح شده، در نتيجه تعامل با آنها
بر اصول و معيارهاى اخلاقى استوار خواهد شد.
بنابراين
مىبينيم كه معرفت نفس، همانند تنه درختى است كه از آن، دو شاخه مىرويد. يكى از
آن دو شاخه، ترسيمكننده «رفتارهاى درونشخصى» است و ديگرى به «رفتارهاى
برونشخصى» شكل مىدهد. از شاخه اخير، سه شاخه فرعى ديگر مىرويد كه متضمن تبيين و
اصلاح رابطه انسان با خدا، همنوعان و طبيعت است. آنچه از اين مختصر مىتوان نتيجه
گرفت اين است كه اولًا چگونگى رفتارهاى هر كس در حوزههاى گوناگون رفتارى، نماينده
ميزان شناخت و معرفت او درباره خود است. (از كوزه همان برون تراود كه در اوست)؛
ثانياً رابطه انسان با نفس خويش و رابطه او در حوزههاى سهگانه ديگر، همچون
حلقههاى بههم پيوستهاى است كه
اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانىنيا، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 230