اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانىنيا، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 219
در تعريف حيا، آن را به ملكهاى نفسانى[1]
يا خصلتى[2] تعبير مىكنند كه آدمى را از
انجامدادن كار ناپسند بازمىدارد. برخى، منشأ اين بازدارندگى را ترس از سرزنش
دانستهاند.[3] مؤلف كتاب پژوهشى در فرهنگ
حيا بهخوبى اشاره كرده است كه گاه حس حيا در فردى برانگيخته مىشود و او را در
جهت ممانعت از ترك عملى لازم و واجب، يا ترك رفتارى زشت و ناپسند به اقدام عملى
وامىدارد. وى از اين حالت به «حضور ناظرى محترم» تعبير مىكند.[4]
بر اين اساس بايد حيا را احساس شرمى دانست كه به توقف عمل زشت منجر شود. بنابراين
احساس شرم، به سبب حضور ناظر محترم پديد مىآيد.
رابطه
حيا با مواجهه احساسى با خود
پرسش
اين است كه ميان حيا- با تعريفى كه از آن بيان شد- با مواجهه احساسى انسان با خود،
چه رابطهاى وجود دارد؟ در نگاه اول، به نظر مىرسد ناظر محترمى كه موجب
برانگيختگى حيا در انسان شده، باعث مىشود رفتار زشتى از انسان سر نزند، فردى ديگر
است. اما با كمى تأمل بهويژه در متون دينى پى خواهيم برد كه يكى از ناظران محترم
براى برانگيختگى حيا و در نتيجه كنترل رفتار، خودِ فرد است. به عبارت ديگر، دو كس
پيش از هر فرد ديگر، نزد آدمى حاضر است؛ و اگر انسان حضور آن دو را احساس كند و به
آن باور داشته باشد، يا براى آن دو حرمت و ارزش قايل باشد، در آن صورت يقيناً
هنگام فراهم آمدن زمينه انجامدادن رفتارى ناپسند، حس حيا برانگيخته مىشود و آدمى
در كنترل نفس خويش موفق خواهد شد و از انجامدادن عمل زشت مصون خواهد ماند. آن دو
كس، «خدا» و «خود» است. اين دو كس همواره نزد انسان حاضر و بر اعمال او ناظرند.
موضوع حضور و نظارت پروردگار، روشن است و البته آيات متعددى بيانگر اين حضور و
نظارت، و هشداردهنده به انسان براى مراقبت از رفتار خود بهسبب نظارت اوست. آياتى
چون: وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما
تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[5] و
أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى[6] از
جمله اين متون بهشمار مىرود.
[1]. ر. ك: جامع السعادات: ج
3 ص 46؛ پژوهشى در فرهنگ حيا: ص 18.
[2]. ر. ك: دليل الفالحين
لطرق رياض الصالحين: ج 3 ص 158.