اسم الکتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود المؤلف : سبحانىنيا، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 195
اكنون بايد ديد احساسات اخلاقى و پسنديده كه مىتواند انسان را به
سوى رفتارهاى پسنديده هدايت كند و مانع رفتارهاى ناپسند شود كدام است. احساسات
نيكِ انسان در ارتباط با خود متعدد است؛ اما به نظر مىرسد مهمترينِ آنها را
مىتوان در سه احساس خلاصه كرد. اين سه احساس عبارت است از:
الف-
احساس كرامت نفس
پرسش
اين است كه چرا به جاى «حرمت و كرامت نفس» از اصطلاح جديدى با عنوان «احساس كرامت
نفس» يا «احساس خودارزشمندى» سخن مىگوييم؟ در پاسخ بايد گفت ارزشمندى هر كس، يا
از جنس شناخت است كه از راه دانش و تجربه به دست مىآيد؛ يا از جنس احساس است كه
از جنس شهود است و از راه شهود مدلول شناخت حاصل مىشود. به عبارت روشنتر، آدمى
يا مىداند كه موجودى ارزشمند است، يا ارزشمندىِ خود را در ضميرش يافته، باور كرده
و
احساس
مىكند. در فصل پيش، درباره اينكه انسان موجودى ارزشمند و برخوردار از حرمت و
كرامت نفس است، سخن گفتيم. اما در آن فصل سخن بر سر علم و آگاهى بود؛ علم و
آگاهىاى كه در بسيارى اوقات منشأ رفتار نمىشود. به عبارت ديگر، آگاهى به
ارزشمندى، حرمت و كرامت نفس آدمى، همواره ملازم با ايجاد احساس خودارزشمندى در ضمير
فرد نيست. چه بسيار افرادى كه بر جايگاه رفيع خود در پيشگاه خدا و در ميان مخلوقات
آگاهاند، اما علم و آگاهى آنان موجب رفتارى متناسب با علمشان نشده است. زمانى اين
آگاهى به رفتارى باثبات خواهد انجاميد كه باور و احساس خودارزشمندى يا احساس كرامت
نفس در ضمير فرد به فعليت درآيد. براى مثال، در روايات، معصوم (ع) نمىفرمايد:
اين
تعبير، به كرامت داشتن نفس در نزد انسان به صورت بالفعل اشاره دارد؛ يعنى باور به
اين مفهوم و احساس خودارزشمندى در درون. مشاهده احاديث ديگر در اين باب، به خوبى
آشكار مىكند كه مقصود معصوم (ع) آگاهى از حرمت، كرامت يا ارزشمندىِ خود نيست،
بلكه چيزى فراتر از آگاهى لازم است تا آدمى را در عمل نگهدار باشد و او را از
لغزشهاى آگاهانه بازدارد. امام على (ع) در اين خصوص فرموده است: