اسم الکتاب : درآمدى بر پيشگيرى از اعتياد با رويكرد اسلامى المؤلف : پسنديده، عباس الجزء : 1 صفحة : 45
را از نوسانات و تغييرات زندگى دنيا آزاد مىكند و در سطحى فراتر
قرار مىدهد. لذا اين تغييرات مادى، موجب تغييرات و نوسانات شديد روحى و روانى در
وى نمىگردد و به همين جهت، زمينه گرايش به اعتياد نيز از بين مىرود.
مدل
چندوجهى تغيير رغبت
اگر
درمان مشكل ياد شده، زهد است، پرسش مهم ديگر اين است كه چگونه مىتوان زهد را به
وجود آورد و در وجود انسان پرورش داد؟ اين بحث، اطلاعاتى را در اختيار ما قرار
مىدهد كه با استفاده از آنها مىتوان رغبت را در افراد تنظيم كرد و زمينه گرايش
به اعتياد را كاهش داد.
شناخت،
نقش اساسىاى در اين زمينه بازى مىكند. بر اساس منابع اسلامى، علم و يقين،
مهمترين عامل تغيير رغبت است. ميل و رغبت، تابع نظام شناختى انسان است. اگر شناخت
انسان تغيير كند، ميل و رغبت انسان نيز دگرگون خواهد شد. از اين رو، در روايات به
مسئله علم و يقين و رابطه آن با زهد، توجّه بسيارى شده است. بر اساس اين روايات،
زهد، ثمره يقين[1] و يقين، ريشه زهد است.[2]
در واقع، چگونگى عملكرد سيستم ميل و رغبت، به چگونگى سيستم فكر و شناخت بستگى
دارد.
يكى
از مسائل قابل بررسى، الگوى شناختى افراد معتاد است. افراد مستعد و يا مبتلا به
اعتياد، از چه نوع الگوى شناختىاى استفاده مىكنند؟ اين مىتواند در پژوهشهاى
ميدانى مشخّص شود؛ ولى بر اساس منابع اسلامى مىتوان پيشبينى كرد كه الگوى
دنياشناختى افراد مستعد يا مبتلا به اعتياد، مركّب از پايدارپندارى و
ارزشمندپندارى است. كسانى كه دنيا را ارزشمند مىدانند و به ناپايدار بودن آن
نمىانديشند، زمينه بيشترى براى گرايش به اعتياد دارند. اين مطلب، در ادامه مباحث،
روشنتر خواهد شد.
به
هر حال، براى تغيير رغبت در افراد معتاد، بايد شناخت آنها را تغيير داد؛ امّا مهم
اين است كه چه الگويى از شناخت و يقين، موجب تغيير رغبت مىگردد؟ سؤال اساسى اين