اسم الکتاب : درآمدى بر پيشگيرى از اعتياد با رويكرد اسلامى المؤلف : پسنديده، عباس الجزء : 1 صفحة : 24
ملاحظه مىكنيد، اين بررسى، به مفاهيم خوشگذرانى و رفاهطلبى نزديك
است كه به معناى تمايل به لذّت صِرف است. اين گروه از افراد، گويا براى دريافت
لذّتِ دو چندان، از همديگر پيشى مىگيرند! زيرا اين سبك زندگى در مقايسه با زندگى
عادى و قانونمند، از هيجان بيشترى برخوردار است. براى شواهد كافى در اين موضوع، به
بررسى كاتون و شين[1] ارجاع داده شده است.[2]
راجندراك
به نقل از كلمنتس[3] و سيمپسن[4]
(1978 م) مىنويسد: هر چند در ابتدا فشارهاى روحى ناشى از تمايل به رسيدن به
معيارهاى ارزشمندى بالا، عامل شروع مصرف مواد مىشود، امّا متأسّفانه به تدريج،
هيجانات منفى ناشى از مصرف مواد، جايگزين علّت ابتدايى مصرف مىشوند. لذا دلايل
آغازين مصرف براى هميشه از ياد مىروند و به جاى آن، نوعى تمايل به آرامش زودگذر،
به هدف غايى مصرفكننده تبديل مىشود.[5] وقتى اين احساس به تدريج از بين
مىرود، بار ديگر براى كسب نشاط و لذّت درونى به مواد مخدّر پناه مىبرد. اين
فرايند ادامه مىيابد تا اينكه خودِ اين لذّت به هدف مصرفكننده تبديل مىشود.
نياز به آرامش زودگذر به هدف اصلى دسترسى به وضعيت خلأ و پوچى تغيير مىكند. او
مىگويد: در اين سبك از زندگى- كه لذّتپرستى حرف اوّل را در آن مىزند-، حسّ
احترام به ديگران در پايينترين مرتبه نيازهاى فرد قرار مىگيرد و اساسىترين
نياز، دستيافتن به شادى زودگذر و بچّهگانه است![6]
بنا
بر اين، جاى اين سؤال وجود دارد كه: به راستى چرا لذّت زودگذر؟
در
بخشى از نظريات، تمايل به مصرف و قاچاق مواد مخدّر در ميان طبقات ضعيف و
اردوگاهها به عنوان شغل كاذبى كه هيجانطلبى و زيادهخواهى مصرف كنندگان را ارضا