اسم الکتاب : درآمدى بر پيشگيرى از اعتياد با رويكرد اسلامى المؤلف : پسنديده، عباس الجزء : 1 صفحة : 204
امكان سازگارى با عوامل تنشزا وجود ندارد. پيامد اين وضعيت، احترام
به خودِ پايين است. اين احساس رنجآور، موجب تلاش فرد براى برطرف كردن آن به هر
شكلى مىشود. از مهمترين علائم داروشناختى هروئين نيز علاوه بر كاهش اضطراب،
ايجاد نوعى حالت سرخوشى است. لذا فرد، نوعى حسّ موقّتى قدرت، خويشتندارى كاذب و
خوشحالى را تجربه و آن را جاىگزين حسّ ضعف و ناتوانى خود مىكند. متأسّفانه اين
حال خوب، خيلى زود از بين مىرود و جاى خود را به حسّى ناخوشايندتر از قبل مىدهد.
افزايش ميزان احساس ناتوانى و اضطراب، مصرف كننده را به معتاد تبديل مىكند. هر
بار، فرد معتاد يادگيرى روشهاى پايدارتر سازگارى را از دست داده و سطح خويشتندارى
و تحمّلش براى اضطراب كاهش مىيابد. درك جديد معتاد چنين مىشود كه «رنج اضطراب،
نياز به تحمّل ندارد». لذا سطح مصرف او گسترش يافته، براى هر موضوع اضطراب برانگيز
روزمره و عادى مانند تنش با خانواده يا مدرسه نيز مواد مصرف مىكند و چون قبلًا
اثر فورى مواد در كاهش اضطراب را تجربه كرده است و متقاعد مىشود كه مصرف آن، كارى
لازم است، در چرخهاى شوم گرفتار مىشود و هرچه بيشتر مصرف مىكند، بيشتر متقاعد
مىشود كه مصرف كار ضرورى است و نهايتاً خود فرد به تنهايى از اداره كردن مسائلش
ناتوان مىماند.[1]
برخى
از پژوهشهاى نظرى روانشناسى كه مربوط به اعتياد نيستند نيز نتايج ياد شده را
تأييد مىكنند. بر اساس يكى از اين نظريهها (سلگمن[2]
1975، ماير[3] و سلگمن 1976) نقش كنترل
درونى و بيرونى- كه از مؤلّفههاى شناختى شخصيت است-، در اعتياد ارزيابى شده است.
از جمله باور به علّيتِ كنترل بيرونى، عملكرد درمانى و سرعت يادگيرى را آشكارا
كاهش مىدهد؛[4] يعنى افراد معتاد تا اعتقادى
به توان خويشتندارى خود نداشته باشند يا تجربهاى در اين زمينه نداشته باشند، در
مقابل تمايلات نفسانى و مشكلات