اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 82
توانسته بود اعتبارى دوباره به شيوه پيشين بدهد. در پىِ چنين
تغييراتى، بايد منتظر تحوّل معنايى واژگان و اصطلاحات نيز باشيم و كاملًا طبيعى به
نظر مىرسد كه «اصحاب حديث» در نگاه متكلّمان، بار منفى خود را از دست بدهد. پس
بار معنايىِ «اصحاب حديث»، كاسته مىشود و با تحوّلى تدريجى، به معنايى كه بيشتر
جنبه صنفى دارد، تغيير مىيابد. در اين صورت، اصحاب حديث اين دوره را نبايد به
عنوان رقيب متكلّمان و اصوليان انگاشت؛ بلكه بايد معادل «محدّثان» به معناى
امروزىاش گرفت؛ يعنى كارشناسان فنّ حديث و حديثشناسان. پس مىبايست براى بيان
معناى قبلى (محدّثى كه درستى و نادرستى معناى حديث را ارزيابى نمىكند)، واژهاى
به كار برود، كه گويا استفاده از واژه «اخبارى» براى همين معنا بوده است. قرينهاى
كه نشان مىدهد تعبير «اخبارى»، بار معنايى منفى دارد، همين است كه عبدالجليل
قزوينى، اخباريان را «مدّعى» تشيع خوانده است! پيداست كه وى هرگز نمىخواسته اصحاب
حديثى چون مرحوم صدوق را با چنين تعبيرى تنقيص كند. افزون بر اين، وى اخباريان را
گاهى همرديف حشويه دانسته است.[1] همچنين، در عبارت نقلشده از
شهرستانى هم به قرينه تقابل با «كلاميه»، پيداست كه منظور از «اخباريه»، همان گروه
از اماميه است كه پيشتر، «اصحاب حديث» خوانده مىشدند.
حشويه
در ميان
اصحاب حديث، گروهى با گرايش شديد به نص و افراط در تعبّد به ظاهر نصوص نيز بودند
كه «حشويه» خوانده مىشدند. اين گروه، در نقل اخبار، منضبط نبودند و هرخبرى را نقل
مىكردند. آنان تنها در پىِ جمعآورى احاديث و روايتكردنِ آنها بودند، معرفتشان
نسبت به محتواى احاديث، كم بود و كمتر در مضمون احاديث تدبّر مىكردند.[2]
با توجه به تحوّلاتى كه در معناى اصحاب حديث