اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 49
و البته اين
را ثمره انتقال حديث قم به بغداد شمرده است.[1]
برخى از محدّثان سرشناس اين دوره، عبارتاند
از: محمّدبن حسنبن صفّار (م 290 ق) صاحب كتاب بصائر الدرجات، محمّدبن يعقوب كلينى
(م 329 ق)، علىبن حسين قمى (م 329 ق) پدر صدوق، محمّدبن حسنبن وليد (م 343)،
جعفربن محمّد معروف به ابنقولويه (م 369 ق)، علىبن ابراهيم قمى (زنده در 307 ق)،
شيخصدوق (م 381 ق) و ....
گروه دوم، همان طرفداران اجتهاد بودند كه
هرچند هنوز در اقليت بودند، حضورى جدّى داشتند و مركز آنان بغداد بود.[2] از آن ميان، گروه اندكى از
اماميه، به مكتب اصحاب رأى و عمل به قياس گرايش داشتند.[3]
يكى حسن بن على بن ابىعقيل عمّانى (م 329 ق) معاصر علىبن حسين ابنبابويه، كه در
كتابى به نام المتمسّك بحبل آلرسول،[4] ضمن نقل مسائل مختلف، بحثهاى
اصول را از فروع جدا كرد.[5] ديگرى محمّدبن احمدبن جُنَيد
اسكافى (م 381 ق) معاصر شيخصدوق بود. وى صراحتاً به همان «اجتهاد الرأى» مطرود،
گرايش داشت و قائل به قياس بود. به همين دليل نيز آثارش متروك ماند.[6] اينگروه اندك، هرگز با اعتماد و
اقبال جامعه شيعه روبهرو نشدند؛ ولى همسنگران متكلّمشان افزون بر توانايى،
جايگاه شايستهاى نيز داشتند.
نيازهاى جديد و غلبه متكلّمان
چنان كه گذشت، در دوران حضور ائمه (عليهم
السلام)، جز در حوزه كلام، غلبه با اصحاب حديث بود كه بر لزوم پايبندى به نص،
تأكيد داشتند. مركز اين گروه از عالمان شيعه
[1]. مجموعه مقالات، كنگره بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه( عليهاالسلام)، ج
2( شماره 16 از مجموعه آثار)،« پيشينه فرهنگى- تمدّنىِ قم»، محمّد هادى خالقى، ص
227.
[3]. در اغلب آثارى كه ديده شد، تنها از ابن جنيد اسكافى( م 381 ق) و
ابوعقيل عمّانى نام بردهاند؛ تاريخ تشيّع، گروه نويسندگان، زير نظر دكتر احمدرضا
خضرى، ج 2، ص 328 و 350؛ تاريخ حديث، پاكتچى، ص 201.