3. اگر سند
يكى از دو روايت عالى، ولى تعداد واسطه در يكى كمتر باشد، موجب رجحان آن مىشود؛
زيرا هرچه واسطه كمتر باشد، احتمال اشتباه در آن كمتر است.[2]
4. اضبطيت
(ضابط تر بودن) در روايت. چنانچه ضبط و حافظه رُوات يكى از دو خبر، بهتر از ضبط و
حافظه روات آن خبر ديگر باشد، موجب رجحان خبر اوّل مىشود.[3]
5. اگر راوى
يك خبر، عدل امامى و راوى خبر ديگر، امامى ممدوح و يا غيرامامى موثّق باشد، روايت
عدل امامى رجحان دارد.[4]
6. آن روايتى
كه به لفظ نقل شده، بر روايتى كه نقل به معنا شده، بنا بر قولى[5]
مطلقاً و بنا بر قول ديگر،[6] در صورتى كه آن راوىِ ناقل
به معنا، ضابط و عارف نباشد، ترجيح دارد.
7. چنانچه يك
روايت، موافق با برائت اصليه باشد و روايت ديگر چنين نباشد، آن روايتى كه موافق
اصل است، طبق قولى، مقدّم است.[7]
شيخ
عبداللهبن صالح سماهيجى، يكى از فرقهاى بين اخباريان و مجتهدان را در اين
مىداند كه: مجتهدان، ترجيح به برائت اصليه را تجويز مىكنند؛ ولى اخباريان تجويز
نمىكنند.[8]