اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 458
اوّل كسى كه قياس كرد، ابليس بود. تا مىفرمايد: واى بر تو! آيا قتل
نفس بزرگتر است يا زنا؟ ابوحنيفه گفت: قتل نفس. حضرت فرمود: خداوند عزّوجلّ در
قتل نفس، دو شاهد را قبول مىكند؛ ولى در زنا بايد چهار شاهد باشد تا قبول كند.
بگو ببينم نماز بزرگتر است يا روزه؟ گفتم: نماز. حضرت فرمود: پس چه شده كه زن
حائض نمازهايش قضا ندارد، امّا روزهايش قضا دارد؟ پس چگونه قياس براى تو حجّت است؟
از خدا بترس و قياس مكن.[1] و روايات ديگر.[2]
از اين
روايات استفاده مىشود كه اين اولويت، قياس است، بويژه خبر اوّلى كه در باره ديه
زن است. پس اخبار مستفيض، ما را از عملكردن به قياس منع مىكنند، بدون اين كه
روايات به قياس جلى و اولويت، تخصيص خورده باشند.[3]
نتيجه اين
كه: بيشتر اخباريان، اولويت را نوعى قياس مىدانند و آن را حجّت نمىدانند و براى
روشنشدن مطلب به مسئلهاى كه مورد اختلاف است، اشاره مىكنيم:
اگر به خونى
كه در بدن و لباس نمازگزار عفو شده، مايع پاكى برسد و مجموع آن دو به يك درهم
نرسد، در بقاى عفو و عدم آن، دو قول است:
1. عفو
مىشود و ازاله نجاست براى نماز لازم نيست. اين را شهيد در الذكرى،[4]
صاحب مدارك[5] و صاحب معالم[6]
اختيار كردهاند؛ زيرا نجاست متنجّس به خون، به خون استناد داده شده است. وقتى
مستند به دم سبب بطلان نشود، چگونه مستندٌإليه و ضعيفتر از آن موجب بطلان مىشود
و فرع زائد بر اصل مىشود؟ پس وقتى قوى عفو شده، ضعيف، سزاوارتر به عفو است و
غايتش آن است كه فرع و اصل مساوى باشند.
[1]. علل الشرائع، ج 1، ص 86، باب 81، ح 2؛ وسائل الشيعة، ج 18، ص 29(
صفات القاضى، باب 6)، ح 25.
[2]. وسائل الشيعة، ج 18، ص 30( صفات القاضى، باب 6).