اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 447
دلالت «ايماء»، زمانى حجّيت دارد كه علّت تامّه دانسته شود و خصوص
واقعه، مدخليّت نداشته باشد. مراد محقّق از تنقيح مناط قطعى، همين است كه حكم به
حجّيت آن كرده است، و مدار حجّيت در تمام احكام، بر همين است و خصوصيت مسائل و
واقعه ملاحظه نمىشود.[1]
اگر دلالت
التزامى، مقصود متكلّم نيست، ليكن مقصود متكلّم را لازم دارد، به آن دلالت، دلالت
«اشاره» مىگويند، مانند اين گفته خداوند: وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ
ثَلاثُونَ شَهْراً[2] يا قول ديگر خداوند: وَ
فِصالُهُ فِي عامَيْنِ.[3] از اين دو آيه استفاده
مىشود كه كمترين مدّت حمل، شش ماه است و شكّى نيست كه اين معنا مقصود از اين دو
آيه نيست؛ بلكه مقصود آيه اوّل، بيان حقّ مادر و رنجهايى است كه در ايّام باردارى
و بعد از آن متحمّل شده است. مقصود از آيه دوم، مدّت شيرخوارگى نوزاد است؛ ولى اين
معنا كه مدّت اقلّ حمل، ششماه است، لازمه مقصود متكلّم است، و اين هم حجّت است،
اگر لازم قطعى بوده باشد.[4]
مفهوم بر دو
قسم است: موافق و مخالف. نخست، بحث از مفهوم مخالف است كه به او دليل خطاب گفته
مىشود. مفهوم مخالف، قضيهاى است كه منطوق با مفهوم، از نظر حكم و ايجاب و سلب
مخالف هستند. اگر منطوقْ مثبت باشد، مفهوم
سلب، و اگر
منطوقْ منفى باشد، مفهوم مثبت است،[5] مانند اين آيه: إِنْ
جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا[6] كه منطوق
آيه، وجوب تبيين و تحقيق است، وقتى فاسق خبرى آورد و مفهوم مخالف آن، قبول خبر عادل
بدون تبين و تحقيق است.