اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 434
كه وقتى حالت اوّل با حالت دوم مغايرت داشت، ديگر اجراى حكم نسبت به
حالت دوم، مقتضى واقعى و ظاهرى ندارد و اين تفصيل استرآبادى صحيح نيست.[1]
در مقابل قول
مشهور، اكثر اخباريان ازقبيل: محمّدامين استرآبادى،[2]
شيخحرّ عاملى،[3] شيخيوسف بحرانى[4]
و عدّهاى از مجتهدان مانند: سيّدمرتضى،[5]
ابنزهره،[6] صاحب مدارك[7]
و معالم[8] و ذخيره[9]،
نراقى[10] و سيّد خويى،[11]
قائل به عدم حجّيت استصحاب در شبهات حكميه شده و معتقدند كه: حكم به بقا در وقت و
حالت دوم، احتياج به دليل دارد و عمده ذكر دليل اين دو، نظر فقهاست كه بايد بيان
شود:
ادلّه منع
كنندگان حجّيت استصحاب
آنان كه قائل
شدهاند كه استصحاب در شبهات حكميه، اعتبار ندارد، دو دستهاند:
دسته اوّل:
برخى از آنان (مانند نراقى و سيّد خويى) معتقدند كه مقتضى براى حجّيت موجود است؛
ولى مانع وجود دارد و آن، تعارض استصحاب حكم مجعول با استصحاب حال عقل و عدم جعل
است. براى مثال، آبى كه به واسطه نجاست
تغيير كرده،
نجس مىشود و بعد از آن كه تغيّر آن از بين رفت و زائل شد، شك مىكنيم كه به نجاست
خودش باقى است يا نه؟ از استصحاب قبل از زوال تغيّر و حكم مجعول استفاده مىشود كه
آن آب، نجس است؛ ولى از استصحاب عدم جعل