اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 431
ولى محل نزاع، در شبهات حكميه است و براى روشنشدن محلّ نزاع، كلام
محمّدامين استرآبادى و شيخحرّ عاملى را بيان مىكنيم:
محمّدامين
استرآبادى مىگويد:
اگر در
غيراحكامالله شك داشته باشيم براى مثال در هلال ماه مبارك رمضان و يا هلال عيد
فطر يا عيد قربان شك كرديم و هوا ابرى بود و نتوانستيم ماه را ببينيم، حكم مىكنيم
كه ماه اوّل باقى است و يا شخصى قصد مسافرت مىكند و نمىداند به حدّ مسافت شرعى
رسيده و يا نرسيده، حكم مىكنيم كه به حد مسافت شرعى نرسيده است و يا اين كه گندم
به حد زكات رسيده و يا نرسيده، حكم مىكنيم كه به حدّ زكات نرسيده و اينها، داخل
در قاعده متواتر است و آن قاعده، سخن ائمّه (عليهم السلام) است كه مىگويند:
«لا ينقض
يقيناً بشكّ أبداً و إنّما ينقضه بيقين آخر»؛
هرگز يقين
خود را به شكْ نقض نكن و همانا آن يقين را به يقين ديگرى نقض كن.
پس بايد يقين
پيدا كنى كه ماه دوم، داخل شده است.[1]
اينكه گفته
شده «هر جايى كه تحصيل يقين متعذّر يا سخت است، شارع در آنجاها به ظن و گمان و
علائم و نشانههايى كه مفيد ظن است، اكتفا كرده، مثل استقبال به جهت كعبه و ضرر
داشتن روزه براى مريض كه هر دو بايد فحص و جستجو كنند و چنانچه عاجز شدند، شخص
متحيّر در قبله، احتياط كند و متحيّر در اضرار به اصل و عدم اضرار تمسّك كند»، حرف
صحيحى نيست و از خيالات اصوليه است و فرق است بين شك در خود احكام شرعيه و شك در
موضوعات و متعلّقات احكام شرعيه؛ زيرا در احكام شرعيه، توقف هميشه لازم است، ولى
در موضوعات، گاهى بنا بر عدم نهاده مىشود و در بعضى از موارد بايد احتياط كرد.
استصحاب در شبهات موضوعيه نيز از مواردى است كه امّت، اتفاق به اعتبار آن دارند؛
بلكه اعتبار آن از ضروريات دين است.[2]