اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 427
خداوند به شما دستور داده كه از ما سؤال كنيد؛ ولى بر ما لازم نيست
كه حتماً پاسخ دهيم. اگر بخواهيم پاسخ مىدهيم و اگر نخواهيم جواب نمىدهيم.[1]
پس ممكن است
كه بعضى از احكام واقعيهاى داشته باشيم كه به ما نرسيده و در نزد ائمّه (عليهم
السلام) محزون بوده باشد و چنين احكامى، از امّت اسلامى برداشته شده است.[2]
هفت. برفرض
اين كه اخبار توقّف و احتياط، با اخبارى كه دلالت بر برائت دارند، تعارض كنند، آن
اخبارى كه دلالت بر برائت مىكنند، مقدّماند؛ زيرا اخبار، موافق كتاب خداست و هم
از نظر سند، صحيحتر و هم دلالت آنها روشنتر است و خود شما اخباريان، سند را در
تعارض دو روايت ملاحظه مىكنيد و به خبر ضعيفْ عمل نمىكنيد.[3]
امّا در مورد
اين سخن اخباريان كه گفتهاند: ما در مورد احكام شرعيه، به علم و يقين نياز داريم
و از برائت، ظن حاصل مىشود، مجتهدان پاسخ دادهاند كه ما كلّيت آن را قبول نداريم
و نمىتوانيم در تمام احكام شرعيه، يقين پيدا كنيم. مرحوم علّامه مجلسى[4]
و سيّدنعمة الله جزايرى هم تصريح كردهاند كه در جايى كه بتوانيم، قطع پيدا
مىكنيم و در جايى كه نتوانيم، به ظنّ خاص اكتفا مىكنيم؛ چراكه در فهم بسيارى از
آيات و روايات، بين علما اختلاف وجود دارد.[5]
در بسيارى از احكام نيز جمع بين ادلّه عام و خاص، و مطلق، مقيّد و ... است و يا در
تعارض روايات، حمل بر تخيير و يا ترجيح مىشود. پس چگونه انسان مىتواند به حكم
شرعىاى يقين پيدا كند؟[6] لذا در احكام شرعيهاى كه از
ضروريات دين نيست، ادلّه آنها در بيشتر مواقع، فقط افاده ظن مىكند؛ ليكن ظنّ خاصى
كه دليل بر حجّيت آن داريم.[7] در