اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 390
يعنى چرا در مسائل دين، به او مراجعه نمىكنيد. در اين روايات، ائمّه
(عليهم السلام) ما را به سوى افرادى كه با مسائل دين آشنا هستند، ارجاع دادهاند.
و معنا ندارد كه استفتا واجب باشد، ولى عمل به آن، جايز نباشد.
دسته دوم:
رواياتى كه امام صادق (ع) به ابانبن تغلب[1]
و معاذبن مسلم نحوى، امر كرده كه فتوا دهند. چنانچه در مبحث اجتهاد گذشت، و معنا
ندارد كه فتوا دادن جايز باشد و عمل به فتوا جايز نباشد.
ته سوم:
اخبارى كه صريح و يا ظهور در جواز تقليد است، مانند اين روايت كه امام صادق (ع)
مىفرمايد:
فامّا من
كان من الفقها صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً على هواه مطيعاً لامر مولاه
فللعوام ان يقلّدوه.[2]
اين حديث،
هرچند مرسل است، با اين حال، اخبارىها كارى با سند آن ندارند، و شيخحرّ عاملى،
دلالت روايت را قبول كرده و آن را حمل بر تقيّه مىكند.[3]
همچنين است مانند مقبوله عمربن حنظله كه امام صادق (ع) مىفرمايد:
انظروا الى
من كان منكم ممّن قد روى حديثنا و نظر فى حلالنا و حرامنا و عرف أمنا فليرضوا به
حكماً فإنّى قد جعلته عليكم حاكماً.[4]
نظر كنيد به
شخصى كه از خودتان باشد و حديث ما را روايت مىكند و نظر در حلال و حرام ما دارد و
احكام ما را مىشناسد. به حكومت او راضى شويد كه من او را بر شما حاكم قرار دادم.
مرحوم
فيضكاشانى براى جواز تقليد فقيهى كه فقط از محكمات كتاب و سنّت و اخبار اهلبيت
استفاده مىكند، به اين روايت استدلال كرده،[5]
دلالت روايت را بر جواز تقليد پذيرفته است.
[1]. رجال النجاشى، ص 7- 8؛ اختيار معرفة الرجال، ص 253، ش 470.