responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 37

معلوم مى‌شود افرادى بوده‌اند كه اين اصطلاح بر آنان اطلاق مى‌شده است. محمّدامين استرآبادى از محمّدبن عبدالكريم شهرستانى (479- 548 ق) صاحب الملل والنحل نقل مى‌كند كه وى وضعيت شيعه را در هنگام تأليف كتاب (سال 521 ق)، تحوّل‌يافته مى‌داند و مى‌گويد:

اماميه در اوّل، بر مذهب امامان خود در اصول بودند؛ ولى به جهت روايات مختلفى كه از ائمه آنان رسيده، به مرور زمان، هر گروهى، طريقه‌اى را اختيار كرد؛ برخى از آنان معتزلى و بعضى ديگر «اخبارى» شدند.[1]

وى از عبدالرحمان ايجى (م 756 ق) شارح مواقف نيز عبارتى را نقل مى‌كند كه همانند سخن شهرستانى است:

اماميه در مرحله اوّل، بر مذهب ائمه خود بودند؛ ولى بعدها متأخّرين آنان منشعب به معتزله و «اخباريه» شدند.[2]

استرآبادى از كتاب نهاية الاصول علامه‌حلّى (648- 726 ق) نيز نقل مى‌كند كه در مبحث خبر واحد، مى‌گويد:

اخباريون اماميه در اصول دين و فروع آن، فقط بر اخبار آحادى اعتماد مى‌كنند كه از ائمّه معصومين (عليهم السلام) رسيده است؛ ولى اصوليون اماميه ... به خبر واحد اعتماد نمى‌كردند.[3]

براى اثبات ادّعاى اخباريان، بايد روشن شود كه هريك از دو واژه «اخبارى» يا «اخباريه»، در سده‌هاى نخست براى كدام گروه و در چه معنايى به كار مى‌رفته است؟ پاسخ اين سؤال، خواهد آمد.[4]

2. عقايد همسان‌

دليل ديگر اخباريان بر ديرينه بودن اين مكتب، اين است كه: با بررسى نظرات و عقايد عدّه‌اى از محدّثان سده‌هاى نخست هجرى، اين نتيجه به دست مى‌آيد كه‌


[1]. الفوائد المدنية، ص 43؛ دانش‌نامه شاهى، ص 5؛ ر. ك: الملل و النحل، ص 146، باب 6.

[2]. الفوائد المدنية، ص 43؛ دانش‌نامه شاهى، ص 5، فائده اوّل. ر. ك: شرح المواقف، ج 8، ص 392.

[3]. الفوائد المدنية، ص 44؛ دانش‌نامه شاهى، ص 5؛ الحدائق الناضرة، ج 9، ص 357؛ كشف القناع، ص 203.

[4]. اين بحث را در صفحات آينده، تحت عنوان« پيشينه كاربرد واژه اخبارى» خواهيد خواند.

اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 37
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست