اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 362
در ذيل آن آورده است. شيخحرّ عاملى در وسائل الشيعة،[1]
در اين باره بابى را باعنوان «عدم جواز القضاء و الافتاء بغير علم بورود الحكم عن
المعصومين (عليهم السلام)» ذكر كرده و سى و ششروايت در ذيل آن بيان مىكند و در
هداية الامّة،[2] دوازده روايت را ذيل عنوان
«باب وجوب العمل بما يفيد العلم خاصّة سنداً و دلالة لا بالاجتهاد الظنّى» آورده
است. مرحوم مجلسى هم در بحار الانوار،[3]
بابى ايجادكرده به نام «النهى عن القول بغير علم، و الافتاء بالرأى» كه
پنجاهروايت را ذيل آن، ذكر كرده است. پس در مواردى كه حكمى را نمىدانيم بايد
توقّف و احتياط كنيم و جاى اجتهاد نيست.
مجتهدان نيز
اين دليل اخبارىها را پاسخ دادهاند: اوّلًا: قبول نداريم كه هيچ واقعهاى، خالى
از حكم فعلى نيست، و مرادِ رواياتى[4]
كه مىگويند: «هيچ واقعهاى خالى از حكم نيست»، حكم واقعى است، نه فعلى. لذا بعضى
از چيزهايى كه حكم واقعى دارند، به مرحله فعليت نرسيدهاند و در نزد اهلبيت
(عليهم السلام) مخزوناند.[5]
ثانياً: خود
شما اخباريان در شبهات موضوعيه مطلق، و حكميه وجوبيه، با وجود اين آيات و روايات،
قائل به توقّف و احتياط نيستند و به ظن، عمل مىكنيد. هرچه شما در آنجا پاسخ
داديد، همان پاسخ را ما در شبهات حكميه تحريميه مىدهيم.[6]
ثالثاً: حل
مطلب به اين است كه مراد از آيات و رواياتى كه دلالت بر وجوب رجوع به علم، و عدم
جواز به ظن مىكند، اين است كه ما در حكم و فتوا به ظن، از جهت اين كه ظن است،
بسنده نكنيم؛ امّا اگر دليل قطعىاى بر حجّيت چيزى در
[1]. وسائل الشيعة، ج 18، ص 9( صفات القاضى، باب 4).