اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 325
مصوناند- اخذ كنند و در هرچه حكمى معين نرسيده باشد، توقّف نمايند و
به عقول ناقصه خود در آن، تصرّف نكنند.[1]
3.
اخباريان و حكمت و فلسفه
از مباحث و
مطالب گذشته، معلوم شد كه اخباريان، با روشهاى عقلانى و منطقى- كه مواد آن، از
حسْ دورند- مخالف بودند و علم فلسفه و حكمت الهى و طبيعى را داخل در علومى
مىدانستند كه مواد آن از حس دور، و قواعد منطق در اين علوم، بازدارنده از خطا
نيست.[2] در اين مورد، به نقل كلام
دوتن از اخباريان، بسنده مىكنيم.
شيخحرّ
عاملى مىگويد:
بديهى است كه
ادلّه عقليه، هرگاه با قرآن و اخبار، موافق بود، عقل و نقل، دست به دست يكديگر
مىدهند و مؤيّد يكديگر هستند، و مانعى در اين قسم از ادلّه عقليه نيست و پيغمبر
(ص) و ائمّه (عليهم السلام) به چنين دليل عقلىاى استدلال مىكردند. نصوصِ مشتمل
بر استدلال به ادلّه عقلى، متواترند و در اصول كافى، احتجاج، توحيد، نهجالبلاغه،
عيون خبار الرضا، بصائر الدرجات و ... موجود است و اصلًا اينها جزو ادلّه نقليهاى
است كه مورد اعتماد و موافق با قرآن است و جزو سنّتْ محسوب مىشود. اين قسم از
ادلّه عقلى، ما را از ديگر ادّله سُستى كه از فلاسفه
و ملحدين و
عامّه و امثال ايشان نقل شده، كفايت مىكند.[3]
مرحوم مجلسى
هم مىگويد:
اكثر مردم در
زمان ما آثار اهلبيت (عليهم السلام) را رها كردند و در آرايشان، خودكامگى نمودند.
بعضى از آنان روش حكما را دنبال كردند كه هم گمراه بودند و هم گمراه مىكردند؛
نه به پيامبر (ص) ايمان آوردند و نه به قرآن گرويدند. آنها بر عقول فاسد و آراى
نارواى خود اعتماد كردند و نصوص صريحه صحيحه از ائمّه هدى را به