responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 311

عباراتْ دفاع مى‌كردند. لذا به اصحاب كلام، شهرت پيدا كردند و به كسى كه مهارتِ به هم پيوند دادن اين الفاظ را داشت، «متكلّم» مى‌گفتند.[1]

در تاريخ پيدايش علم كلام گفته‌اند تا زمانى كه اسلام در سرزمين عربستان محدود بود، مردم آن منطقه، به مقتضاى طبيعت ساده خود، در باب مسائل اعتقادى، به همان عقيده اجمالى‌اى كه از نقل به آنان رسيده بود، اكتفا مى‌كردند؛[2] امّا از وقتى كه دامنه اسلام وسعت يافت و مسلمانان، با ملل ديگر برخورد كردند و دانشمندان آنان، با مسلمانان به گفتگو و جدال پرداختند و گروهى از مسلمانان را به پاره‌اى از عقايد خود متمايل كردند،[3] علماى اسلام به فكر افتادند كه با حربه خودِ دشمنان، به جدل و مناظره با آنان برخيزند و خود را به سلاح علوم عقلى، مسلّح سازند و علمى را براساس مقدّمات منطقى و اصول عقلى تأسيس كنند كه درنتيجه، علم كلام به‌وجود آمد.[4]

البته عوامل سياسىِ داخلى و خارجى نيز بر آن اثر داشت، چنانچه حكومت‌هاى جنايتكار بنى‌اميّه، جبر را از مشاوران مسيحى خودشان فراگرفتند تا گناهان و جنايتكارى‌هاى خودشان را به خواست خداوند نسبت دهند. حكومت عبّاسى هم در پاره‌اى از دوران خود، مسئله اصالت عقل در مقابل نقل را پايگاه سياست خود گرفت و بهانه‌اى براى سركوبىِ دشمنان خود و اهل‌حديث قرار داد.[5] به‌هرحال، پس از ظهور علم كلام، مسلمانانى كه اهل‌بحث و جدل بودند، به دو دسته تقسيم شدند:

يك. «اهل حديث» و آنانى كه متعبّد به ظواهر آيات و روايات بودند، بدون آن كه در مفاهيم آنها غور و در اسناد احاديث، دقّتى داشته باشند، كه اين فرقه، اكثريت را تشكيل مى‌دادند.


[1]. بحوث فى الملل و النحل، ج 2، ص 60.

[2]. راه صواب، ص 4- 5؛ لغت‌نامه دهخدا، ج 12، ص 18458.

[3]. تمهيد الاصول در علم كلام، ص 23( مقدّمه مترجم).

[4]. لغت‌نامه دهخدا، ج 12، ص 18458.

[5]. تمهيد الاصول در علم كلام، ص 23( مقدّمه مترجم).

اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 311
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست