اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 226
4. پذيرش اين سخن، منجر به كنار رفتن قرآن از دايره دين مىشود؛ زيرا
اگر تنها مرجعى كه بايد به آن رجوع كرد، اخبار و روايات باشد، مواردى مانند روايات
تحريف، خود قرآن را نيز از اعتبار مىاندازد. روشن است كه اين، با رواياتى كه ائمه
(عليهم السلام) كيفيت استدلال به آيات را به اصحاب خود ياد مىدادند،[1]
منافات دارد.[2] از اين رو، شهيد مطهرى در
اعتراض به كسانى كه معتقدند مخاطب قرآن ما نيستيم، مىگويد:
... و اينها
نگفتند قرآن را نخوانيد. نه، گفتند: قرآن را بخوانيد، قرآن را ببوسيد؛ اما قرآن را
نفهميد.[3]
دليل دوم:
ممنوعيت عمل به متشابهات
ديگر دليل
اخباريان، اين است كه قرآن محكمات و متشابهاتى دارد كه براى ما ناشناخته است. پس
به هيچيك از آيات نمىتوان عمل كرد. در روايتى امام صادق (ع) مىفرمايد:
إنّ القرآن
فيه محكم ومتشابه. فأمّا المحكم فنُؤمن به ونعمل به و ندين به؛ وأما المتشابه
فنؤمن به ولا نعمل به وهو قولالله تبارك و تعالى: فَأَمَّا
الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ
الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ
وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ[4].[5]
همانا در
قرآن، هم محكم هست و هم متشابه. اما نسبت به محكمات آن، هم به آن
ايمان
مىآوريم و هم عمل مىكنيم. اما نسبت به متشابهات، ايمان مىآوريم ولى به آن عمل
نمىكنيم. چنانچه خداوند مىفرمايد: (اما كجدلان، براى فتنهجويى و در طلب تأويل،
پيگير متشابهات مىشوند، حالْ آن كه تأويل آن را كسى نمىداند جز خداوند و راسخان
در علم.
[1]. اين روايات، در جواب دليل چهارم اخباريان خواهد آمد، مثل روايت
زراره و عبدالأعلى( وسائل الشيعة، ج 1، ص 290، ابواب الوضوء، باب 23، ح 1 و ص 327،
باب 39، ح 5).