اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 206
حسن، و برخى موثّق و يا ضعيف است؛ ولى كلينى از آن ميان، فقط همان يك
روايتى را نقل كرده كه طريقش ضعيف است. سرّ مطلب اين است كه آن سند، عالى بوده و
وسائط آن به معصوم (ع)، كمتر از روايات ديگر بوده است و براى رعايت اختصار، آن
روايت را ذكر كرده است. وقتى انسان اينها را مىبيند، اعتمادش بر كتب اربعه بيشتر
مىشود.[1]
وى سپس به
مثالى استناد مىكند كه كلينى و شيخ طوسى به خاطر اختصار، از بيست حديث مذكور در
كتاب المحاسن برقى، تنها بعضى را نقل كردهاند. وى بر اين اعتقاد است كه چهبسا
اگر آنان همه احاديث را نقل مىكردند، ديگر كسى نمىگفت اينها مضمره، مرسله،
مقطوعه و يا غيراينهاست.[2]
نگاه
اخباريان به ديگر كتب حديثى
عدّهاى از
اخباريان، افزون بر كتب اربعه، احاديث برخى ديگر از كتابهاى مشهور ميان شيعه را
نيز قطعىالصدور و صحيح مىدانند و حتى مدّعىاند كه تمام كتابهاى كهن حديث شيعه،
چنيناند.[3] آنان بيشترِ روايات اين كتب
را متواتر مىدانند و در مواردى كه متواتر نيست، معتقدند محفوف به قرائنى است كه
موجب قطع عادى مىشود.[4] محمّدامين استرآبادى، همه
احاديث كتب اربعه و ديگر كتب رايج ميان شيعيان را برگرفته از اصول معتبر پيشينيان
مىداند و شگفتْ اين كه اعتبار آنها را چنان روشن و بديهى انگاشته كه مىگويد:
طرق و اسنادى
كه در اين كتب ذكر شده، تنها براى تبرّك و تيمّم، و براى دفع سرزنش اهلسنت است تا
مبادا احاديث شيعه را بىاساس بخوانند.[5]
[3]. هداية الأبرار، ص 87 و 89. شيخ حرّ عاملى بابى را در اينباره منعقد
كرده و در آن، 88 حديث آورده است( وسائل الشيعة، ج 18، ص 52، باب وجوب العمل
بأحاديث النبى( ص) والأئمة( عليهم السلام) المنقولة فى الكتب المعتمدة وروايتها
وصحّتها وثبوتها).