2.
احتياطكردن در اين شبهات، موجب عسر و حرجى بزرگ مىشود.[5]
3. در شبهات،
فرقى بين خود حكم و موضوع حكم نيست. پس اگر در حكم، عملكردن به ظنّ را جايز
ندانيم، در موضوع آن نيز جايز نخواهد بود و اگر ظن را در شبهه موضوعى معتبر
مىدانيم، در شبهه حكمى نيز معتبر است.[6]
4. چه بسا
اطلاقاتى كه از عمل كردن به ظنّ، نهى كردهاند، تقييد خورده باشد. با وجود اين
احتمال، مفاد خود اين اطلاقات نيز ظنّى خواهد بود و در اين صورت، استناد به آنها
براى ردّ حجّيت ظن، اصل ادّعا را باطل مىكند.[7]
5. اصوليان
افزون بر ردّ دلايل اخباريان، در دفاع از رويكرد خويش مىگويند: در مواردى كه
اصوليان ظن را حجّت مىدانند به خاطر ظن نيست، بلكه به جهت اين است كه دليل قطعى و
برهان علمى در آن موارد وارد شده است.[8]
چون دليل و