اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 138
را جايز نمىدانستند، تا سرحدّ تكفير مخالفت مىورزيد. او يك بار در
انتقاد از مشروبخواران، طعنهاى هم به شاه سليمان صفوى (م 1105 ق) مشروبخوار
كرده بود. پس مورد خشم شاه قرار گرفت و فرمان قتلش صادر شد؛ ولى با وساطت برخى از
امرا، عفو شد و از قم به اصفهان فراخوانده شد. چون او را به حضور شاه بردند، شاه
از او پرسيد: «آيا تو گفتهاى كه مشروبخوار، عروس شيطان است؟». قصد شاه آن بود كه
از وى اعتراف بگيرد كه چنين چيزى گفته است تا بهانهاى براى اذيت و آزار وى به دست
آورَد. اما ملامحمّدطاهر با زيركى اظهار داشت: «نه، اى پادشاه! من نگفتهام. جدّ
صادق مصدّق امين شما، امام صادق (ع) چنين فرموده است». شاه با شنيدن اين سخن، ساكت
ماند و راهى جز مدارا با وى نيافت.[1]
ديگر ويژگى
بارز ملامحمّدطاهر، تلاش بر ضدّ صوفيان است كه در همين راه، با محمّد تقى مجلسى
(پدر علامه مجلسى) نيز- كه متهم به تصوّف بوددرگير شد و ردّ و ايرادهايى ميانشان
نگاشته شد كه به كدورت بزرگ انجاميد.[2] نيز در پىِ شايعاتى حاكى از
تصوّف ملا محسن فيضكاشانى، از مخالفان سرسخت فيض گشته بود و برخوردى هم با او
داشت و او را تكفير كرد؛[3] ولى بعداً از وى عذرخواست.[4]
ملامحمّدطاهر،
تأليفات متعدّدى داشته است كه از آن جمله، چنين مىتوان نام برد:
1.
حجةالإسلام در شرح تهذيب الأحكام، كه پيش از آغاز شرح احاديث، مقدّمهاى درباره
اصول فقه و علم كلام دارد و در اين كتاب، مجتهدان را ردّ مىكند.[5]
[1]. روضات الجنات، ج 4، ص 1456؛ دوازده رساله فقهى درباره نماز جمعه از
روزگار صفوى، ص 612- 613.