اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 132
فيض كاشانى در جوانى، با شوق شديدى كه به شناخت احكام دين داشت، به
شيراز رفت و در آنجا علوم شرعى و علم حديث را از سيّد ماجد بحرانى (م 1028 ق) و
علوم عقلى را از ملا صدراى شيرازى آموخت و به دامادى او نيز مفتخر گشت.[1]
شيخ بهايى نيز از استادان نامور فيض بوده است.
علّامهطباطبايى
صاحب تفسير الميزان، وى را مردى جامع علوم و كمنظير دانسته، كه در علوم بهطور
مستقل وارد شده و آنها را با هم خلط و مزج نكرده است.[2]
برخى معتقدند كه آراى فيض در كلام موافق با عقايد فلاسفه و استادش ملا صدرا است.[3]
با اينحال، بر اخبارى بودن خود، خداوند را سپاس مىگزارد؛[4]
چنان كه استرآبادى را بر حق مىداند و با اين حال، از تندروى او انتقاد مىكند. او
در كتاب الحق المبين مىگويد:
آن راه و
روشى كه من به آن هدايت يافتم، ... اين بود: عملكردن به اخبار و طرح و دور
گردانيدنِ راه و روش اجتهاد و رهاكردن اصول فقهيه اختراع شده، واجب است. به جانم
قسم كه او (محمّد امين استرآبادى) در اين مسلك و روش، به حق رسيده و فاتح و
راهنماى ما در اين باب است. اما او غلوّ و افراط در اخبار كرده و گفته: قطع داريم
تمام روايات كتب اربعه از اهلبيت صادر شده است. و ديگر اين كه نسبت به فقها
بدگويى كرده و نسبت فساد و افساد در دين به آنان داده، و اضافه كرده چنانچه در
اجتهاد خود خطا كنند، مجازات مىشوند.[5]
و عجيب اين
كه در انتقاد از ميرزامحمّدامين استرآبادى، بدگويى از فقها را ناروا شمرده، ولى
خود نيز پس از آن، دچارش شده است؛ چنان كه در مقدّمه مفاتيح الشرائع مىگويد:
[1]. أمل الآمل، ج 2، ص 305، ش 925؛ خاتمة مستدرك الوسائل، ج 2، ص 235؛
الكنى و الألقاب، ج 3، ص 39؛ ريحانة الأدب، ج 4، ص 369- 370؛ مصابيح الظلام، به
كوشش: مؤسسه وحيد بهبهانى، ج 1، ص 87؛ مفاتيح الشرائع، ج 1، ص 4؛ لؤلؤة البحرين، ص
130؛ روضات الجنات، ج 6، ص 93، ش 5650؛ الفوائد الرضوية، ص 637.
[2]. مهر تابان، علامه سيّد محّد حسين تهرانى، ص 26.
[3]. لؤلؤة البحرين، ص 121؛ مصابيح الظلام، به كوشش: مؤسسه وحيد بهبهانى،
ج 1، ص 91.