اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 131
آن هنگام، از دنيا رفته بوده است. پس اين كه سيّد هاشم محلّاتى در
تعليقه تفسير نور الثقلين، سال وفات او را 1112 ق، دانسته، صحيح نيست.[1]
حويزى افزون
بر محدّث، مفسّر و شاعر بودن، از بزرگترين علماى سرسخت و تندرو اخبارى در قرن
يازدهم بود.[2] برخى گفتهاند كه هرمسئلهاى
كه اصحاب در كتب فقهىشان به «قيل» و شخص مجهول نسبت دادهاند، حويزى به آن عمل
مىكرد و مىگفت:
مراد اصحاب
از قيل، حضرت صاحبالزمان (ع) است كه اين قول را در ميان شيعه پخش كرده و لباس
ابهام و مجهوليت بر آن پوشانده است تا بر خطا اجماع نكنند.[3]
مشهورترين
شاگرد او، سيّدنعمة الله جزايرى (م 1112 ق) در شيراز بوده است.[4]
و مهمترين تأليف او، تفسير روايىِ نور الثقلين است كه در سالهاى اخير، در پنج
مجلّد به چاپ رسيده است. وى در اين تفسير، قرآن را فقط طبق روايات معصومان (عليهم
السلام) تفسير كرده و از ديگران هيچروايتى را نقل نكرده و درباره تفسير الفاظ و
اعراب و قرائت آيات نيز هيچسخنى نگفته است.[5]
علّامهطباطبايى (رحمه الله) اين تفسير را كتاب باارزشى خوانده كه مؤلّف آن، جدّيت
بسيارى در ضبط و ترتيب احاديث كرده است.[6]
ملّامحسن
فيضكاشانى (1007- 1091 ق)
محمّدبن شاه
مرتضى فرزند شاه محمود، معروف به ملا محسن و مشهور به فيضكاشانى، محدّث و مفسّرى
بزرگ، و شاعرى زبردست بود. وى در كاشان
متولّد شد،
در قم دوره رشد و نموّ را گذراند و سرانجام نيز در كاشان بدرود حيات گفت. مزار وى
در كاشان معروف است.