اكرم- ص- نوشته بود بر نگرفته است. و اين ادعا كه مبناى مصحف زيد قرآنى است كه در خانه عايشه بوده است[1] مردود مىباشد.
حقيقت مطلب آن است كه على- ع- اين قرآن را از خود پيامبر دريافت كرد. همانطوركه قبلا شرح آن گذشت. و امام اين مصحف را مرتب و مدون ساخت. و پس از اتمام كار آن را نزد قوم برد. و آنان كه ديدند در اين مصحف مسائلى است كه به سودشان نمىباشد آن را نپذيرفتند. و به سراغ سنگ، پوست و سينههاى مردم رفتند و بدينسان از آيات متفرق، قرآنى جامع پديد آوردند.
مراد از تنزيل چيست؟
قبلا از امير المؤمنين (ع) نقل كرديم كه فرمود! ... آنان قرآنى مشاهده كردند مشتمل بر تأويل و تنزيل ...[2]. حال منظور از تنزيل چيست؟ احتمالات متعددى را مىتوان در پاسخ اين سؤال مطرح نمود از جمله آن كه:
1- مراد از «تنزيل» خود قرآن باشد يعنى نص قرآن تنزيل باشد و غير آن تأويل.
2- مراد شأن نزول آيات باشد. مانند نام بردن از منافقين در ذيل يك آيه و مانند آن.
3- يا آنكه مراد تفاسيرى باشد كه خداوند متعال در شرح برخى از آيات نازل فرموده باشد. و جز از طريق وحى راهى به دريافت شرح اين قبيل آيات نباشد. مانند كيفيّت نماز خواندن، يا مقدار زكات و نصاب آن و آيات متعددى كه درك معانى آنها متوقف بر وحى الهى است. اين گونه وحى است كه ضرورتا از جانب خداوند بر پيامبر- ص- نازل مىگردد. ولى جزو قرآن نيست بلكه از قبيل احاديث قدسى است كه در عين وحى الهى بودن، قرآن نمىباشد. شايد، بعضى از احاديث كه به برخى اضافات اشاره دارد و مىگويد: آيه چنين نازل شده است به همين مطلب اشاره داشته باشد. و منظور آن است كه همراه آيه، اين شروح از جانب خداوند نازل شده است. و حديث از باب توضيح و بيان، آيه و شرح آن را يكجا بيان مىكند.
[1] البرهان زركشى، ج 1، ص 238. الاتقان، ج 1، ص 55. مناهل العرفان، ج 1، ص 242 و بحوث فى تاريخ القرآن و علومه، ص 133.
[2] قبلا خود روايت و منابع آن را بيان كرديم. ديگر تكرار نمىكنيم همچنين رك: اكذوبة تحريف القرآن، ص 64 به نقل از: آلاء الرحمن، ص 257 به نقل از: نهج البلاغة و ديگر منابع.