اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 44
آقا فرمودند: برو غسل توبه كن و دو ركعت نماز بخوان و از خداوند بخواه كه تو را بيامرزد و از گناهت درگذرد.
نكته قابل توجه اين كه مرحوم حاج فكور نوع گناه را فهميد، ولى حقير تنها مىدانستم كه او گناهى مرتكب شده، اما نوع گناه چيست و چه بود نفهميده بودم.
همچنين رؤيايى كه جناب حجة الاسلام و المسلمين جناب آقاى سيّدعلى قاضى عسكر زيدَ عِزُّه ديده بودند بسيار درخور توجه است:
ايشان براى اينجانب (نگارنده خاطره) تعريف فرمودند: خواب ديدم كه حاج آقاى رىشهرى بين دو كوه، سقف زدند؛ سقفى كه بسيار جالب و درخور توجه بود؛ ولى سقف تكميل نشد و مقدارى را هنوز سقف نزده بودند.
من تعبير كردم: مراد از دو كوه شهر مكه و مدينه و مسقف نمودن آن به دست شما (جناب آقاى رىشهرى) پوشش سياسى و اداره كردن حجاج در فضاى مكه و مدينه است، و امّا آن مقدارى كه هنوز به اتمام نرسيده بود، از خواب بعدى ايشان تعبيرش واضح است؛ زيرا ايشان فرمودند در خواب ديدند حضرتعالى در كنار دريا مشغول نرمش و ورزش هستيد نه در خود دريا. اين به معنى رها كردن مسئوليت است، انشاءالله جناب قاضى عسكر كه بعد از شما سرپرست حجّاج شدند تتمه سقف دو كوه را به اتمام مىرسانند؛ زيرا فرمودند من از سقفى كه حاج آقا رىشهرى زده بودند، خيلى خوشم آمد و اين مىرساند كه راه و روش حضرتعالى را پيگيرى خواهد كرد.
در پايان از خداوند منان براى شما عزيزان كه جهت اعتلاى اسلام و انقلاب زحمت مىكشيد آرزوى توفيقات بيشتر و سعادت دارم.
اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 44