responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 313

بار ديگر كلمه «لا إله إلا الله» را گفت و دوباره اشك از چشمان وى به صورت و محاسنش سرازير شد ....

پس‌فرداى آن روز، ما در مدرسه مرحوم صدر اصفهانى ... اولين جلسه روضه سرور شهيدان امام حسين عليه السلام را برگزار كرده بوديم. مرحوم شيخ محمد على خراسانى كه از پارساترين وعّاظ نجف بودند، آمدند و روى صندلى نشستند، و پس از حمد و ثناى خداوند و درود فرستادن بر محمد و آل محمد صلى الله عليه وآله گفتند: انّا لله و انّا إليه راجعون. شيخ مرتضى طالقانى از دنيا رفت.[1]

تدريس در خواب!

حجة الاسلام آقاى حاج شيخ على بهجت از پدر بزرگوارش حضرت آية الله محمّدتقى بهجت نقل كرد:

يكى از خصوصيات شيخ مرتضى اين بوده كه در حال خواب، تدريس كرده است. پدرم مى‌فرمود: ايشان، يك درس را به قاعده و به صورت كامل، در خواب ارائه مى‌كرد! فقط هنگامى كه مى‌خواست از خواب بيدار شود، كمى جملاتش نامفهوم بود.[2]

لحظات پايانى عمر شيخ‌

حاج شيخ على آقا بهجت، همچنين از پدرشان نقل كردند كه: شبى كه فرداى آن روز ايشان (شيخ مرتضى طالقانى) وفات كرد، من نزد او بودم. مطالب عجيبى مى‌گفت. يكى از جملات ايشان در آن شب، اين بود كه: «الصبحَ يُنادى بأنَّ الشَّيخَ قَد ماتَ؛ فراد صبح، فرياد زده مى‌شود كه: شيخ [طالقانى‌]، از دنيا رفته است» ....

روز قبل، درس را تعطيل كرده بود. به علّامه محمّد تقى جعفرى كه جوياى علّت بود گفته بود: خر طالقان رفته، پالانش مانده!


[1]. ترجمه و تفسير نهج البلاغه: ج 13، ص 247 248.

[2]. زمزم عرفان: ص 239.

اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 313
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست