اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 291
به اين مهم زمانى يقين كردم كه در قرآن جملهاى با اين مضمون خواندم كه: «دين كامل نزد خدا اسلام است»[1] و يا در آيه ديگرى مىگويد: «اگر دينى به جز اسلام طلب كنند، هرگز توسط او در جهان ديگر پذيرفته نيست و جزء خاسران خواهيد بود»[2] و خداوند سبحان در آيه ديگرى مىفرمايد: «امروز دين شما را كامل كردم و اسلام را براى شما برگزيدم»[3] لذا چنين دينى جامع و كامل است و هيچ چيز ديگرى نبايد به آن افزود.
به توجه به اين سه اصل اساسى، باور كردم كه اسلام دين بر حق است؛ يعنى دين يكتاپرستى، جهانى و فراگير. البته توجه كنيد اين تنها سه مورد از اصول اساسى اسلام است كه برشمردم نه همه آنچه در اين دين بزرگ و بىنظير يافت مىشود. آنجا بود كه اسلام را پذيرفتم و به اين ديدگاه ايمان دارم كه دينى راستين است.
شايد كمى براى شما بيان آن سخت باشد، اما لطفا براى ما از تأثيرات قرآن بر خود بگوييد؟
قرآن بر من اثرات بسيار زيبايى داشته است. اوّلين بارى كه با قرآن آشنا شدم هنوز زبان عربى را نمىدانستم و تنها متن انگليسى آن را خواندم. هنگامى كه قرآن را كلمه به كلمه، جمله به جمله، آيه به آيه، متن به متن و مفهوم به مفهوم به دقت بخوانيد آن وقت جاذبههاى قرآن خود را نشان مىدهد و مانند اين است كه قرآن با شما سخن مىگويد و ذهن و قلب شما را شيفته خود مىكند. گويى قرآن شما را مىشناسد و فكر شما را مىخواند.
هنگامى كه شروع به مطالعه عميق قرآن كردم حقيقتاً مجذوب آن شدم. وقتى مطلب به مطالب پيش رفتم، احساس كردم ذهنم روشنتر و قلبم فراختر مىشود. در چنين زمانهايى نمىتوانستم جلوى جارى شدن اشكهاى خود را بگيرم. آن زمان فهميدم كه قرآن كتابى است كه قوياً مرا جذب مىكند و از طريق قلب با من سخن
[1]. آل عمران، آيه 19:\i( إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ)\E.