responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 250

4/ 32 امدادِ غيبى در مِنا

جناب حجّة الاسلام و المسلمين محمّد كاظم راشد يزدى نقل كرد:

در سال 1348 شمسى كه به سفر حج مشرف شده بودم، آمدن از مسير مشعر تا مِنا و نيز رمى جمرات بسيار سخت بود. بسيارى از آفريقايى‌ها به هنگام اذان صبح براى رمى مى‌رفتند، سپس به مسلخ مى‌آمدند كه در مسير پايين (مسير مشعر به مِنا) قرار داشت. در اين مسير باريك، به ويژه در منطقه «سوق الحرب» در ازدحام اتوبوس‌ها گير كرده و مانديم.

هر سال در اين محلّ تصادفى پيش مى‌آمد كه در آن سال هم پيش آمد. جمعيت از دو طرف آمده و فشار مى‌آوردند. افراد زيادى كه براى رمى مى‌رفتند، سبب ازدحام مى‌شدند؛ به هر صورت ما مانديم.

معمولًا از مشعر كه به مِنا مى‌آمديم به خيمه‌ها نمى‌رفتيم، بلكه مستقيماً براى رمى جمرات مى‌رفتيم.

در آن زمان من روحانى كاروان بودم، همسر حاج اسدالله نانوا اهل يزد، كه پيرزنى وارسته و از نظر عبادت و اخلاق و تقوا نمونه بود، همراه من بود. چشمش هم كم‌سو بود، به طورى كه بايد كسى دستش را مى‌گرفت و راه مى‌برد و معمولًا همسرش حاج اسد الله اين كار را مى‌كرد.

اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 250
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست