responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 229

4/ 22 امداد غيبى در راه جُحفه در اثر توسّل به امام عصرعجل الله تعالى فرجه‌

آية الله سيد جواد علم الهدى، در مكه، در جلسه‌اى فرمودند:

در گذشته معمولًا، چهار پنج نفرى به جدّه مى‌آمديم و چون كاروانى وجود نداشت، صبر مى‌كرديم كه تعدادمان به سى چهل نفر برسد تا كاميونى را اجاره كنيم و به جُحفه برويم.

در سفرى بين سال‌هاى 1335 تا 1340 شمسى، با گروهى حركت كرديم. شب هنگام به «رابغ» رسيديم و از آنجا به طرف جحفه حركت كرديم. راننده ادعا مى‌كرد كه راه را بلد است. جاده‌ها خاكى بود، احساس كرديم كه به طور غير متعارف جلو مى‌رود، پس از قدرى كه رفت، يك‌مرتبه ايستاد و با رنگ پريده گفت: راه را گم كرده‌ايم!

تعدادى از مسافران، خواب و تعدادى هم بيدار بودند. چاره‌اى جز اين‌كه به حضرت ولى عصرعجل الله تعالى فرجه متوسل شويم، نداشتيم. هيچ چراغ و نشانى جز ستاره‌ها پيدا نبود. وقتى همگى سه مرتبه تكرار كرديم «يا صاحب الزمان أدرِكنى»، جوان عربى را ديديم كه از ركاب ماشين، بالا آمد و گفت: «أنا دليلُكم» و ماشين حركت كرد. پس از چند دقيقه كه تپه‌ها را دور زد، ما را به مقصد رساند و به مجرّد رسيدن، از ماشين پياده و غايب شد.

حجة الاسلام آقاى محمد حسين مؤمن‌پور نيز داستانى نقل كرد شبيه به آنچه ذكر شد. وى گفت:

اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 229
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست