اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 227
4/ 21 اللّهم أرِنِى الطَّلعَةَ الرَّشيدة
دوست عزيزم حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ هادى مروى رحمه الله در مكه نقل كرد:
مرحوم آية الله شيخ راضى نجفى تبريزى، ابوالزوجه شهيد حاج شيخ عباس شيرازى،[1] از شنيدن خبر شهادت ايشان، بسيار ناراحت شد و تا مدتها گريه مىكرد و مىگفت: نمىتوانم شهادت حاج شيخ عباس شيرازى را باور كنم.
زمينهاى فراهم شد كه ايشان به حج مشرف شد. پس از بازگشت، داستانى را نقل كرد كه در مجلس ترحيم وى نقل كردم. او گفت:
خداوند عنايت كرد و در كاروانى كه نزديك حرم مستقر بود، قرار گرفتم (چون پايش ناراحت بود و با عصا راه مىرفت). بين ساعت نُه تا ده كه وقت خلوتى است، به مسجدالحرام مىرفتم.
روزهاى هفتم و هشتم ذىحجّه بود و همه زائران به مكه آمده بودند و خيابانها شلوغ بود. يك بار كه به طرف حرم مىرفتم، ديدم هيچ كس در خيابان نيست. ماشين
[1]. شهيد حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ عباس شيرازى، در 1323 شمسى، در كشكوئيه رفسنجان به دنيا آمد. در رفسنجان و قم به تحصيلات حوزوى پرداخت. در قم به جريان مبارزه با سلطنت پهلوى پيوست و به زندان افتاد. پس از پيروزى انقلاب، مسئوليتهاى مهمّى از جمله: قائم مقام رئيس سازمان تبليغات و نيز فرماندهى كلّ تبليغات جبههها( در ستاد تبليغات جنگ) را به عهده داشت و همزمان، امام مسجد نارمك( تهران) بود وى در هفدهم خرداد 1364 در سانحهاى در منطقه جنگى در نزديكى دزفول به شهادت رسيد و پيكرش در حرم حضرت معصومه عليها السلام؟( در كنار مزار شهيد محمد منتظرى) دفن گرديد( ر. ك: خطيب فرمانده).
اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 227