اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 237
براى توضيح اجمالى بيمارى «مُهر شدن قلب» و حديث مورد نظر، نكات در پى، قابل توجّه اند:
1. قرآن كريم از بيمارى «مُهر شدن قلب»، دو تعبير دارد: يكى «ختم» و ديگرى «طبع». تعبير اوّل، پنج بار، و تعبير دوم، يازده بار در قرآن به كار رفته است.
2. از نظر لغوى، «طبع» عبارت است از: چيزى را به شكل خاصّى در آوردن؛ ولى «ختم»، به معناى زدنِ مُهر يا نگين نقشدار خاصّى است كه در مُهر و موم كردن پايانِ نامه و يا چيزهايى كه مىخواهند دست نخورده باقى بماند، به كار مىرود. بنا بر اين، «طبع»، اعم از «ختم» است؛ يعنى هر «ختم»، «طبع» هم هست، ولى هر «طبع»، «ختم» نيست.
3. در قرآن كريم، «ختم» و «طبع»، هر دو به يك معنا، يعنى «مُهر شدن قلب» به كار رفتهاند. حديثى هم كه در متن آمد، بر اين معنا تأكيد نموده است.
4. مُهر شدن قلب، نوعى بيمارى روحى و قلبى است كه ابتلا به آن، طبيعت فكرى و روحى انسان را تغيير مىدهد و به سبب آن در آدمى، حالت و طبيعتى پديد مىآيد كه ديگر نمىتواند حقايق عقلى و قلبى را درست تشخيص دهد.
5. نكتهاى كه در تعبير «طبع» وجود دارد، اين است كه تكرار كارهاى ناشايست سبب مىشود كه طبيعت نخستين انسان تغيير كند و ناشايستگى، به صورت طبيعت دوم او در آيد.
6. نكتهاى كه در تعبير «ختم» وجود دارد، اين است كه فساد و تباهىِ طبيعت نخستين انسان، به معناى مسدود شدن همه راههاى نجات بر او، و پايان يافتن اميد به رستگارى اوست.
7. عامل ابتلاى انسان به بيمارى «مُهر شدن قلب» از نظر قرآن، انواع كارهاى
اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 237