و فرشتگان در آن عمل كردهاند تا آن را به اين جا رسانيدهاند، و زمين و آهن و چوب در آن عمل كردهاند و چارپايان و آتش و هيزم و نمك در عمل آمدن آن به كار رفتهاند، و نيز چيزهايى كه از شماره كردن آنها عاجزم. پس چگونه مىتوانى شكر همه اين نعمتها را بگزارى؟
ابوذر گفت: من از اين عمل خود، استغفار مىكنم، و به درگاه او توبه مىنمايم و از اين كار كه موجب ناراحتىات شد، پوزش مىخواهم.
[ديگر] روزى سلمان، ابو ذر را به مهمانى خواند و از ميان يك انبان، يك تكّه نان خشكى بيرون آورد و سپس مقدارى آب بر آن پاشيد.
ابو ذر گفت: چه قدر خوب بود اگر اين نان مقدارى نمك همراه داشت!
در اين هنگام، سلمان بيرون رفت و ظرف آب خود را گرو گذاشت و مقدارى نمك تهيّه كرد و در پيش ابو ذر نهاد.
ابو ذر از آن نمك به آن نان پاشيد و ميل مىكرد و مىگفت: خداوند را سپاس مىگويم كه به ما اين اندازه قناعت روزى نموده است.
سلمان گفت: اگر قناعتى در بين بود، مشك آبم گرو نمىرفت!
[1]. عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج 2 ص 52 ح 203، بحار الأنوار: ج 22 ص 320 ح 8.
اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 183