اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 182
3/ 14 داستان ضيافت سلمان از ابو ذر
59. عيون أخبار الرضا عليه السلام: حدّثنا عليّ بن أحمد بن محمّد بن عمران الدقّاق، قال: حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى، قال: حدّثنا أبو تراب محمّد بن عبد اللَّه بن موسى الرويانى، قال: حدّثنا عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى، عن الإمام محمّد بن عليّ، عن أبيه الرضا عليّ بن موسى، عن أبيه موسى بن جعفر، عن أبيه الصادق جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جدّه عليهم السلام، قال: دَعا سَلمانُ أباذَرٍّ- رحمة اللَّه عليهما- إلى مَنزِلِهِ، فَقَدَّمَ إلَيهِ رَغيفَينِ، فَأَخَذَ أبوذَرٍّ الرَّغيفَينِ فَقَلَّبَهُما.
فَقالَ سَلمانُ: يا أباذَرٍّ! لِأَيِّ شَىءٍ تُقَلِّبُ هذَينِ الرَّغيفَينِ؟
حضرت عبد العظيم عليه السلام- به نقل از امام جواد عليه السلام، از پدرانش، از امام زين العابدين عليه السلام-:
سلمان، ابو ذر را به منزل خود دعوت نمود و در مقابل او دو قرص نان گذاشت. ابو ذر، آن دو گرده نان را برگرداند و اين رو و آن رو كرد. سلمان گفت: براى چه اين نانها را اين رو و آن رو مىكنى؟
ابو ذر گفت: ترسيدم كه اين نانها تازه نباشند!
سلمان، خشمناك شد و سپس گفت: چه چيز، به تو جرئت داد كه اين دو نان را اين رو و آن رو كنى؟ به خداوند سوگند كه در عمل آمدن اين نان، آب زير عرش به كار رفته و فرشتگان در آن عمل كردهاند تا آن را به دست باد سپردهاند و باد، آن را به ابرها سپرده و ابرها در آن عمل نموده و آن را به وسيله باران به زمين آوردهاند، و رعد و برق
اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 182