responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 150

6. نوشتار نيز مى‌تواند همانند گفتار، معرّف شخصيت انسان باشد، چنان كه در حديثى آمده:

الخَطُّ لِسانُ اليَدِ.[1]

خط، زبانِ دست است.

عالِمى در محفل تدريس بود

در مسائل، ماهِر و بى‌ويس بود

از در آمد ناگهان با كَشّ و فش‌

يك هيولايى موقّر شيخ‌وش‌

بر سرش عمّامه‌اى چون گُرز سام‌

در برش هم جُبّه‌اى كافورفام‌

آمد از در جست و بر مسند نشست‌

رنگ از روى مدرّس رخت بست‌

از ادب با بيم، ترك درس گفت‌

لب فرو بستند از گفت و شنفت‌

آن مدرّس، ساعتى خاموش بود

هم زرنج و درد پا در جوش بود

عاقبت رو كرد سوى آن حريف‌

سر فرو افكند با نطق لطيف‌

گفت: مولانا چرا دارد سكوت؟

مى‌نبخشد روح ما را هيچ قوت؟

گفت: گويم از چه، اى شيخ جهان؟

گفت: دانى آنچه، روشن كن بيان‌

گفت مولانا كه: اى استاد فرد!

روزه را كِى مى‌توان افطار كرد؟

گفت: هنگام غروب آفتاب‌

هست افطار صيام آن گه صواب‌

گفت: آيا چيست حكم آن جناب‌

تا سحرگه گر كسى ماند به خواب؟

گفت: بايد روزه بودن تا سحر

كاشكى كردى سخن سر زودتر!

گفت: آيا با چنين فضل و كمال‌

شيخ ما را در چه باشد اشتغال؟

گفت: من شرع شريف ساوه‌ام‌

با همه فضل، اندر آن جا ياوه‌ام‌

گفت: چون شرع شريف استى كنون‌

پاى خود را من كشم، اى ذو فنون!


[1]. غرر الحكم: ح 706.

اسم الکتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 150
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست