لشكركشى آمريكا به خليج فارس براى آمريكا مجانى است؛ زيرا خرجش را عربستان و كويت و ديگران مىدهند. آمريكا به وسيله اين لشكركشى، درآمد هنگفتى از كويت و عربستان و كشورهاى صنعتى به دست آورده است. قربانىِ اين بحران هم كويت است.
تاريخ معاصر نشان مىدهد كه استعمار، بعضى اوقات مشكلاتش را با نيروى نظامى حل مىكند و بعضى اوقات هم مشكلاتش را با نيروى سياسى حل مىكند. در گوشهاى از دنيا، بحرانى را ايجاد مىكند. سپس آن بحران را كنترل مىكند و به وسيله آن، منافعش را تأمين مىكند.
اكنون آمريكا، صدام و شركاى آمريكا، در حال چانه زدن بر سرِ تقسيمِ غنيمتهاى تاراجِ خليج فارس هستند و بر سرِ منطقههاى نفتى و جزيرهها با يكديگر چانه مىزنند.
خدا مىداند كه اگر آمريكا با نيم ميليون نيروى نظامى در خليج فارس مستقر شود، چه بلايى بر سرِ كشورهاى اسلامى خواهد آمد.
صدام هم كه تازه خودش را معرفى نكرده است. سالها است كه مردم عراق و ايران، او را مىشناسند. امروز و ديروز با او آشنا نشدهاند.
اروپايىها از امتيازاتى كه به صورتِ چند جزيره و منطقه جنگى در اختيار صدام قرار داده شده است، بسيار خوشحال هستند و جشن مىگيرند. در روزنامههايشان هم اظهار شادى مىكنند. مىگويند: معلوم است كه انشاءالله در خليج فارس جنگى صورت نخواهد گرفت.
مردمِ منطقه خليج فارس، ديروز از جنگ مىترسيدند و امروز از صلح و امتياز دادن و سازش و توطئه پشت پرده جهانِ استكبار.
سالها است كه جهان استكبار در منطقه فلسطين، زخم عميقى بر پيكر اسلام وارد كرده است. امروز همه ما با قضيه فلسطين آشنا هستيم.
جهان آزاد، اين انسانهاى به اصطلاح طرفدار حقوق بشر، فكر مىكنند كه سالهاى سال بايد كودكان، دختران، پسران و سالمندان فلسطينى و خانه و زندگى مردم فلسطين، قربانىِ خواستههاى صهيونيستها شود.
وقتى كه دولت اسرائيل، مردم غير نظامى فلسطين را با گلوله مورد هدف قرار مىدهد، مدعيان طرفدارى از حقوق بشر، صدايشان در نمىآيد؛ اما اگر نمايندگان كشورهاى مختلفِ دنيا خواستند قطعنامهاى عليه اسرائيل تصويب كنند، آمريكاى طرفدار حقوق بشر، آن را وتو مىكند!
امروز در نتيجه انقلاب اسلامى ايران كم كم اين فكر در بين مسلمانان ايجاد مىشود كه تنها راه نجات فلسطينْ حمايت معنوى، سياسى، تسليحاتى، تبليغاتى و انسانىِ همه كشورهاى اسلامى از فلسطين است.
(تكبير نمازگزاران)
در جمهورى اسلامى ايران، مقام معظّم رهبرى، رئيس جمهور و ديگران، همه گفتهاند كه سياستِ اعلام شده ما، حمايتِ همه جانبه از فلسطين است.
ما اعلام كردهايم كه از هر نظر حاضر به يارىِ مردم فلسطين هستيم. ديگران هم همين مقدار پيش بيايند. ما حاضريم سهميه خود را در تأمين نيازهاى مالى، تسليحاتى و نيروى انسانىِ مردم فلسطين، بپردازيم. ديگران هم اگر راست مىگويند، شعار ندهند! حرف نزنند! سهم خود را بپردازند.
به خدا سوگند، اگر مسلمانان دنيا به حركت در آيند، آمريكا عقبنشينى مىكند.
همچنان كه بوش در مقابل صدام مجبور به عقبنشينى و قبولِ مذاكره با صدام شد.
حتى اگر آمريكا عقبنشينى نكند، آيا ما حاضر به جنگ نيستيم؟ حاضر به جهاد مالى