صدام از كويت اين است كه آل صباح مجدداً بر كويت حاكميت پيدا كنند؟ من چنين چيزى نمىگويم؛ زيرا آل صباح نيز يك حكومت غاصب و مزدورِ آمريكا بود. عملكرد آل صباح در گذشته و اكنون، براى همه آشكار است.
در بحران كويت، يك مطلبْ بسيار تعجبآور است؛ زيرا همه مىگويند: صدام در باره كويت چه مىگويد؟ آمريكا در باره كويت چه مىگويد؟ سعودى در باره كويت چه مىگويد؟ اما هيچ كس نمىگويد: كويتىها چه مىگويند؟
كويت، كشور كوچكى است. جمعيتش هم كم است؛ اما بالاخره يك كشورِ مستقل است.
حقّ تعيين سرنوشتِ كشور كويت متعلق به خودِ مردم كويت است. با كمال تعجب مىبينيم كه همه دنيا مردم كويت را مانند كودكى غير بالغ، كنار گذاشتهاند.
هيچ كس نظر مردمِ كويت را نمىپرسد، در حالى كه سرزمين كويت متعلق به مردمِ كويت است. ثروتِ كويت متعلق به مردمِ كويت است. اما كشورهاى دنيا نسبت به نظر مردم كويت بىاعتنا هستند و مىخواهند براى آنها تعيينِ تكليف كنند.
صدام بايد از كويت عقبنشينى كند.
پس از عقبنشينى صدام، اين خود مردم كويت هستند كه بايد حرفهايشان را بزنند و سرنوشتِ خود را با انتخابات، تعيين كنند.
اگر قرار باشد كسى غير از مردم كويت در باره سرنوشتِ آنها اظهار نظر كند، حد اكثر همسايگان كويت كه منافعِ مشتركى با مردم كويت دارند، حقّ اظهار نظر در باره كويت را دارند. اما ديگران و بخصوص آمريكا، به هيچ وجه چنين حقى را ندارند.
بيست و هشت روز پيش من در همين جا گفتم: تنها يك راه براى صدام باقى مانده است و آن اين است كه صدام به اشتباهِ خود در حمله به كويت، اعتراف كند و از كويت عقبنشينى كند و اختيار كشور كويت را به مردمش وا گذارد. اگر صدام اين پيشنهاد را قبول مىكرد، مجبور به نوكرىِ آمريكا نمىشد.
صدام پيشنهادِ من در باره كويت را نپذيرفت و به جاىِ آن، شروع به شعار دادن عليه دولت سعودى كرده است و به آنها مىگويد: شما حرمين شريفين را نجس كردهايد.
پس از آن همه جنايت كه صدام در ايران و عراق و كويت مرتكب شده است، اكنون چهره بسيار منحوسى پيدا كرده است.
اين شعارها به قيافه و شخصيتِ صدام نمىآيد.
كسى اين شعارها را از او نمىپذيرد. مگر اينكه از كويت عقبنشينى كند و آنگاه چنين شعارهايى بدهد.
گاه و بيگاه سخنانى از مسئولان آمريكا شنيده مىشود كه مىگويند: ما به خليج فارس نيامدهايم كه به اين زودىها باز گرديم، بلكه تا برقرارىِ امنيت كاملِ اين منطقه، در اينجا مىمانيم. ما مىخواهيم در اينجا دنيا را نجات دهيم.
همان گونه كه آن شعارهاى اسلامى به قيافه صدام نمىآيد، اين شعارهاى امنيت طلبانه هم به قيافه آمريكا نمىآيد؛ زيرا مردم دنيا به خوبى از سابقه و گذشته اقداماتِ آنها در ويتنام و ساير نقاط دنيا آگاهاند و كسى فريبِ آنها را نخواهد خورد.
شايد آمريكايىها باور نكنند؛ اما به عقيده من اگر در خليج فارس بمانند، بد جورى گرفتار خواهند شد. اين دفعه، آنها تنها با ايران طرف نيستند، بلكه با تمام مسلمانان ايرانى و عرب و غير عربِ منطقه روبرو هستند.
گذشتِ روزگار، اين مطلب را به آنها ثابت خواهد كرد.
مردم اين منطقه از دنيا مسلماناند و آرام به تماشاى اقداماتِ آمريكا نخواهند نشست.