را با عبادت از ديدگاه ساير مذاهب- هر چند كه منسوخ شدهاند- مقايسه مىكنيم، متوجه مىشويم كه عبادت در اسلام با عبادت در ساير مذاهب، تفاوت دارد.
عبادت در ساير مذاهب و اديان، در كليساها، كنيسهها و نظاير آنها، آميخته با رهبانيت، گوشهگيرى، تركِ دنيا، رياضت كشيدن، غذا نخوردن، لباس نپوشيدن، كم خوردن، كم پوشيدن و مانندِ اين امور است.
در اسلام برخى از فرقههاى گمراه وجود دارند؛ اما منظور من از اسلام، همان اسلامِ اصيل است كه حضرت امام رحمه الله آن را اسلام ناب محمدى (صلوات نمازگزاران) مىناميدند.
عبادات اسلامى، خالص هستند؛ مانند نماز، روزه، حج و اعتكاف. اما در اسلام، رهبانيت و گوشهگيرى و رياضت كشيدنْ وجود ندارد. در اسلام، عبادت در متن زندگى و فعاليتهاى حياتى مانند فكر كردن، مطالعه كردن، راه رفتن، نشستن و ... قرار دارد.
به عنوان مثال، از امام صادق عليه السلام پرسيدند:
مقام ابوذر رحمه الله چگونه بود؟ ايشان فرمودند:
مقام ابوذر بسيار بالا بود. از ايشان پرسيدند:
ابوذر چگونه به آن مقام بالا دست يافت؟
ايشان فرمودند: با عبادت كردن.
از حضرت امام صادق عليه السلام پرسيدند: ابوذر بيشتر چه عبادتى را انجام مىداد؟ امام صادق عليه السلام فرمودند: «كانَ اكْثَرَ عِبادَةِ ابى ذَر التَّفَكُّرُ»[1]؛ يعنى بيشترين عبادتى كه ابوذر انجام مىداد، فكر كردن و انديشيدن بود.
در اسلام، عبادات مالى و سياسى نيز وجود دارند؛ همان طور كه شما بعد از انقلاب، نماز جمعه را مراسم عبادى-/ سياسى ناميديد.
همچنين حج، يك عبادت سياسى است.
قبل از پيروزى انقلاب كه بخش سياسى حج را تعطيل كرده بودند و حج را از شكل يك عبادت اسلامى بيرون آورده بودند، هيچ محدوديت و مانعى براى شركت شما در حج، وجود نداشت.
از هنگامى كه به بركت پيروزى انقلاب اسلامى، «حج» جايگاه خود را باز يافت و تبديل به مراسم عبادى-/ سياسى شد، دولت سعودى شروع به اشكالتراشى و ايجاد محدوديت براى حضور شما در حج نمود.
دولت سعودى به شما گفت: اگر مىخواهيد در حج، تنها مراسم عبادى مانند طواف، ذبح، احرام، سعى و وقوف را انجام دهيد، مانعى بر سرِ راهِ شما وجود ندارد.
اما در حج نبايد «مرگ بر شيطان» بگوييد و اظهار برائت كنيد؛ زيرا كشور سعودى تحت تصرف و تسلط شيطان بزرگ، آمريكا است.
عبادات اسلامى آميخته با مسائل سياسى و مالى و اجتماعى است. در حقيقت، اسلام به گونهاى برنامهريزى كرده است كه همه اعمال انسان بتوانند عبادت و در محضرِ حضرت حق باشند.
بعضى از عبادات هم عبادات اقتصادى هستند. بعضى افراد در بازار، كارخانهها يا شركتهاى مختلف، كارهاى توليدى يا خدماتىِ مفيد انجام مىدهند، از انجام كارهاى كاذبْ خوددارى مىكنند و درآمد و ثروتْ كسب مىكنند؛ اما درآمد و ثروتِ مشروع، نه ثروتِ نامشروع.
اين افراد از درآمد و ثروت خود براى گسترش رفاه خانواده خود و خدمت به مستضعفين و انقلاب و اسلام، استفاده مىكنند.
اين گونه افراد كه از راه كارهاى مفيد و مشروع، درآمد كسب مىكنند و درآمد خود را در راه تأمين هزينه خانواده خود و خدمت به مردم، هزينه مىكنند، همه فعاليتهاى