كه اين قانونْ ظالمانه است، بايد تلاش كرد تا قانونِ ظالمانه به قانونِ عادلانه تبديل گردد؛ ولى تا هنگامى كه قانونِ ظالمانه وجود دارد، بايد از آن اطاعت كرد. قانونِ بد بهتر از بىقانونى است. اگر قانون نباشد، جامعه نابود مىشود.
اكنون، ما با همه وجود، مشكلاتِ ناشى از نقضِ قانون را احساس مىكنيم. اگر انشاءالله به فضل و توفيق الهى، به تدريج يا يك مرتبه، به سَمتِ حاكميتِ قوانين حركت كنيم، مقدار فراوانى از مشكلاتِ ما حل خواهد شد.
ريشه بسيارى از مشكلاتِ ما همين رعايت نكردنِ قوانين است. حلّ اين مشكلات، نه نيازى به كمك مالىِ منبع خارجى دارد و نه منبع داخلى. رعايت كردنِ قانون و احترام به آن، اين مشكلات را حل خواهد كرد.
فردا سالروز ولادت مبارك و مسعود حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام و عَلى آبائِهِ اجْمَعين است. من ميلاد مبارك ايشان را به فرزند عزيز ايشان حضرت ولى عصر- ارواح العالمين له الفداء- و امام امت و امت اسلامى تبريك عرض مىكنم.
من در خطبههاى نماز جمعه، مطالبى را در باره افرادى كه از ايران به كشورهاى خارجى سفر كردهاند و در آنجا مقيم شدهاند، بيان كردم. از خارج از كشور، نامههاى متعددى در باره آن صحبتهاى من، ارسال شده است.
لحنِ نامهها متفاوت است. مطلب مشتركى كه در همه آنها نوشتهاند، اين است كه ما حاضر هستيم كه به ايران بياييم و خودمان را از نظرِ جانى و مالى و فكرى، تسليمِ دادگاه كنيم تا دادگاه بر طبق موازين قانونىِ ايران در باره ما حكم كند؛ اما مشكلِ ما اين است كه مىترسيم هنگامى كه وارد ايران مىشويم، قبل از آنكه خودمان را به دادگاه تسليم كنيم، بازداشت شويم. و پرسيدهاند كه: آيا راهى براى حلّ اين مشكل وجود دارد؟
چون بعضى از نامههاى آنها آدرس ندارد و خود اين افراد هم پيشنهاد كردهاند كه پاسخِ آنها به طور علنى گفته شود، من در اينجا به آنها پاسخ مىدهم.
من به اين افراد اعلان مىكنم كه اگر مىخواهند به ايران بياند و خودشان را تسليم دادگاه كنند، قبلًا خودشان را به ما معرفى كنند و ما را در جريان بگذارند.
ما هم به نيروهاى انتظامى و پليس اطلاع مىدهيم كه فردى كه با اين مشخصات، براى حضور در دادگاه مىآيد، قبل از حضور در دادگاه، مزاحمِ او نشويد. من بار ديگر اعلام مىكنم كه هيچ مانعى براى آمدنِ اين گونه افراد به ايران، وجود ندارد.
همچنين من به اين افراد اطمينان مىدهم كه تبليغاتى كه عليه ايران صورت گرفته، از زبان دشمنان انقلاب و دشمنان ايران بوده و بيشترِ آن، تبليغات و دروغ و بى اساس است.
برخى از افراد، از خارج به ما نامه نوشتهاند و گفتهاند: ما هيچ سابقه بدِ سياسى، جانى يا مالى نداريم؛ اما انقلاب كه پيروز شد، از ايران فرار كرديم. اكنون مىخواهيم به ايران برگرديم. تكليفِ ما چيست؟ چه بايد بكنيم؟
در مورد اين افراد كه هيچ تقصيرى ندارند و بدون دليل ترسيدهاند و از ايران رفتهاند، هيچ كارى از دستِ ما بر نمىآيد، كسى بايد دعاى برطرف شدنِ ترس براى آنها بنويسد! انشاءالله خداوند به همه ما شجاعت و شهامت عطا فرمايد.
مطلب ديگرى كه در اين خطبه به آن اشاره مىكنم، در باره يكى از مسائل روز، يعنى مبارزات مردم لبنان و فلسطين و افغانستان است.
ابرقدرتها يك سياستى دارند كه گمان مىكنند بسيار هم موفق است.
آن سياست اين است كه در هر منطقه دنيا كه مركز و هستههاى مقاومت به وجود مىآيد، ابرقدرتها در آنجا آشوب و بحران و هرج و مرج ايجاد مىكنند. بعد با صبر و حوصله، سالها فعاليت مىكنند تا شرايط براى اعمال نظرِ آنها آماده شود.
آنگاه از شرايط به نفع خود استفاده مىكنند و اوضاع را بر طبقِ ميلِ خود تنظيم مىكنند.
اين روزها صحبتِ اين است كه لشكر اجنبى از افغانستان بيرون برود و حكومتِ ديگرى در آنجا تشكيل شود.
ابرقدرتها فكر مىكنند، هنگامِ ايجاد كانون اغتشاش و آشوب در افغانستان است.
در فلسطين نيز همين برنامه را دارند.
ابرقدرتها مىخواهند مسئله فلسطين را با يك اصلاح سطحى به فراموشى بسپارند.
مىخواهند گوشهاى از خاك فلسطين را به مردم فلسطين بدهند و تعدادى از دوستان خودشان را در آنجا حاكم كنند. بَعد در يك فرصتِ مناسب، هدف اصلىِ خود را اعمال كنند و مردم فلسطين و انقلابِ آنها را نابود كنند. در لبنان، ابرقدرتها هنوز نمىدانند كه آيا ايجاد اغتشاش در آن