حتى آنهايى را كه به ظاهر دشمن نبودند، تحمل كرد. حتى از طرف كارگزاران حكومت نيز فشارهايى به على عليه السلام وارد مىشد.
امير المؤمنين عليه السلام مرد مصمّم و مقاومى بود.
حتى اگر همه دنيا دست به دستِ هم مىدادند، نمىتوانستند به اندازه يك سرِ سوزن از مقاومتِ على عليه السلام كم كنند.
اى على! اين مردم، مقاومت را از تو آموختند. راه تو را مىروند. به نام تو، به ياد تو، با خاطره تو و به عشق تو، و با علاقه به تو زندگى مىكنند و دوست دارند كه در دنيا و آخرت جزو دوستدارانِ تو باشند.
جنايات اسرائيل بسيار وحشيانهتر شده است. آدمِ زنده را آتش مىزند.
آدمِ زنده را زير خاك مىكند. به مدرسهها هجوم برده و به جانِ دانشآموزان افتاده و صحنههاى ديگرى آفريده است كه همگى در تلويزيون ديديم.
اين محافل بين المللى كه سنگِ حقوق بشر را به سينه مىزنند، چرا در برابر جنايات اسرائيل خفقان گرفتهاند؟ آيا زنها و بچههاى فلسطينى، بشر نيستند يا حقوق ندارند؟
آيا حقوق آنها همين است كه دست و پاى آنها را با آجر بشكنند؟ مجامع بين المللىِ حقوق بشر با اين رسوايى، مىخواهند به دنيا چه بگويند؟ مىخواهند با بىحيايى چه ادعايى را مطرح كنند؟
حضرت امام فرمودند كه ما در حدود امكاناتمان در تمام لحظات در كنار مسلمانان فلسطين خواهيم ايستاد. (تكبير نمازگزاران)
ما در ايران، منافعى براى آمريكا و اسرائيل نمىشناسيم وگر نه آن را به آتش كشيده بوديم. مسلمانانِ ديگر كه آمريكا و اسرائيل در كشورشان سفارتخانه، دفتر فرهنگى، سفير و كاردار دارند، چرا با آنها برخورد نمىكنند؟
منتظر چه روزى هستند؟ چرا سفارتخانههايشان را به آتش نمىكشند و آنها را در فشار قرار نمىدهند تا همان گونه كه در ايران گورشان را گم كردند و فرار نمودند، از آنجا هم فرار كنند؟
از حوادثى كه در فلسطين صورت مىگيرد، بسيار متأسف و متأثريم و اسرائيلِ منحوس را بالاتر از محكوم كردن، لعن و نفرين مىكنيم.
نمىخواهم راجع به انتخابات صحبت كنم.
فقط اشارهاى به اهميت شركت درانتخابات مىكنم. برادران و خواهران! انتخابات نزديك است. ما در آستانه انتخابات هستيم.
ما بايد وحدتمان را حفظ نماييم و در انتخابات شركت كنيم.
به شيطنتهاى بعضى افراد، گوش نكنيم.
امروز، شركت كردن در انتخابات، رأى دادن، آمار رأى را بالا بردن و صندوقها را با رأى پُر كردن، مثل جهاد در جبههها است. دشمنان ما آرزو دارند كه مردم در انتخابات شركت نكنند و نظامْ تضعيف شود. ما نبايد بهانه به دست دشمن دهيم.
يكى از وظايف حتمىِ ما شركت در جبههها است. در اين اعزامها شركت كنيم. با كمكهاى مالى و غير مالى، رزمندگان جبههها را پشتيبانى كنيم. تا كنون اقدامات فراوان و بسيار خوبى در كمك به جبههها صورت گرفته است؛ اما ما هنوز به آنجا نرسيدهايم كه بگوييم همه چيز در خدمت جبههها است. هنوز تا آن جا فاصله بسيار داريم.
دشمن انشاءالله نفسهاى آخرش را مىكشد. دنياى استكبار دست به دست هم دادهاند تا جلوى پيروزى ما را بگيرند.
مىخواهند ما فاتح نظامى نباشيم. در اين جنگ راهى جز پيروزى نظامى براى ما باقى نمانده است (تكبير نمازگزاران). ما اگر دلمان براى اين انقلاب مىسوزد، بايد انشاءالله بيشتر احساسِ وظيفه كنيم و فعالانهتر در جهاد و جبههها شركت كنيم.