متبحّر است؛ اما براى استنباط احكام حكومتى، فقيه مناسب و شايستهاى نيست! زيرا آنچنان كه نقل شده، فردى ساده و غير آشنا به شرايط اجتماعى و تحولاتِ زمانى بوده است.
مجتهدى مىتواند احكام شرعى را استنباط كند كه عالِم به زمان باشد. عالِم به زمان بودن، غير از عالِم به كتاب و سنت بودن است. عالِم به كتاب و سنت، استدلال فقهى مىكند. عالِم به زمان، كارشناسى مىكند. اصل اين مطلب در نزد ما طلبهها كاملًا روشن است و اختلاف نظرى در آن وجود ندارد.
مجتهدى كه مىخواهد يك حكم حكومتى را استنباط كند، مىتواند در قسمت كارشناسىِ حكم از كارشناسان رشتههاى مختلف در رشته خودشان كمك بگيرد.
همچنان كه در يافتن معناى لغوى الفاظ، مىتواند از كارشناسان معانىِ لغوىِ الفاظ تقليد كند و لازم نيست كه مجتهد در فقه، در ادبيات و علم لغت هم مجتهد باشد.
البته بعضىها گفتهاند: چون نتيجه، تابع اخَسّ مقدّمتَين است، بنا بر اين كسى كه مىخواهد در فقه مجتهد و صاحبنظر باشد، بايد در علم لغت و تفسير و رياضيات و هيئت و هر علم ديگرى كه مجتهد در طىّ استنباطِ احكام فقهى نيازمندِ آنها مىشود، در همه آنها نيز بايد مجتهد باشد.
اما اين نظريه اخير درست نيست؛ زيرا مراجعه مجتهد به متخصصان علوم ديگر، مانند رياضيدان و هيئتشناس، براى استفاده از نظريات كارشناسى آنها است و اگر كارشناسان، شرايط لازم را داشته باشند، استفاده از نظريات كارشناسىِ آنها هيچ خللى به اجتهاد وارد نمىكند. ما بايد در اينجا همان دعاى هميشگىِ خود را تكرار كنيم و از خداوند بخواهيم كه اين وجود مبارك و پر بركت را- كه همه مشكلاتى را كه سرِ راه انقلاب، سبز مىشوند، با راهنمايىهاى كارگشاى خود، مثلِ آب خوردن حل مىكند- از همه آسيبها محفوظ بدارد.
موضوع ديگرى كه در اين خطبه در باره آن صحبت مىكنم، مردم فلسطين است.
بر طبق تحليل ما، كه ظاهراً دشمن نيز با ما هم سخن است، فلسطينىها انقلابشان را تغييرِ ماهيت دادهاند. آنها عنصر مذهب و اسلام را وارد انقلاب خودشان كردهاند. انقلاب امروزِ مردم فلسطين، ديگر آن انقلابِ اوّل نيست و نقطه عطف پيدا كرده است و از بنيادگرايى اسلامى ايران، الهام گرفتهاند.
البته ما به دشمنان خود خيلى حسن ظن نداريم و احتمال مىدهيم كه آنها به اين دليل به بنيادگرايى اسلامى انقلاب فلسطين اعتراف مىكنند كه جوّ روانىِ مردم خودشان را براى مبارزه با مردم فلسطين آماده كنند و در واقع مىخواهند به مردم خودشان بگويند:
مردم! بدانيد كه فلسطين مىخواهد ايرانِ دوم شود. پس از همين حالا آن را بكوبيد و در نطفه خفه كنيد و نگذاريد كه بزرگ شود.
برادران و خواهران عزيز! اكنون برادران و خواهران مسلمان شما، پيرمردها، زنها و بچههاى فلسطينى در دستِ دشمن اسيرند و در آتشِ دشمن مىسوزند. مواد غذايى را كه از روستاهاى اطراف براى شهرها مىفرستند، بر روى آنها بستهاند و مانع ورود مواد غذايى براى آنها مىشوند. حتى آب آشاميدنى را هم بر روى آنها بستهاند.
پيام ما به مردم فلسطين، اين است كه مىگوييم: برادران و خواهران عزيز! سرنوشتى كه در نتيجه شرارت صهيونيستها در پيشِ روىِ شما قرار دارد، يا مرگ با عزت است و يا زندگى با اسارت و ذلّت. (تكبير نمازگزاران)
امت عزيز فلسطين! بدانيد كه قيام شما، نويدبخشِ حيات و زندگى است. اگر مجامع حقوق بشر، اين دايههاى مهربانتر از مادر آمدند و اشك تمساح برايتان ريختند و گفتند: