«مسأله 211» اگر بدن حيوان با عين نجس- مثل خون- يا متنجس- مثل آب نجس- آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شوند، بدن آن حيوان نيز پاك مىشود.
«مسأله 212» اگر باطن بدن انسان مانند داخل دهان و بينى با عين نجاست و يا چيز متنجس آلوده شود، بر طرف كردن آن چيز نجس يا متنجّس كافى است و آب كشيدن باطن بدن لازم نيست؛ ولى چنانچه قسمتى از آنها كه معمولًا ديده مىشود، آلوده شده باشد، بنابر احتياط واجب بايد پس از بر طرف كردن آن چيز نجس يا متنجّس آن قسمت آب كشيده شود.
«مسأله 213» اگر چيزى مانند انگشتان دست، دندان مصنوعى، موادى كه دندان را با آن پر مىكنند، باقى مانده غذا و يا هر جسم خارجى ديگر، در باطن بدن (مانند داخل دهان يا بينى) با نجاست تماس پيدا كند، چنانچه برخورد با نجاست در قسمتهايى از باطن باشد كه معمولًا ديده مىشود، بنابر احتياط واجب بايد آن را آب كشيد و چنانچه در قسمتهايى باشد كه معمولًا ديده نمىشود- مانند انتهاى دهان- در صورتى كه عين نجاست در آن جسم خارجى نباشد، آب كشيدن آن لازم نيست.
«مسأله 214» اگر جايى كه انسان نمىداند ظاهر بدن است يا باطن آن با نجاست تماس پيدا كند، بنابر احتياط واجب بايد آن را آب بكشد؛ ولى اگر نداند قسمتى كه جزء باطن بدن است، از قسمتهايى است كه معمولًا ديده نمىشود يا نه، آب كشيدن آن لازم نيست.
«مسأله 215» اگر گرد و خاك نجس به لباس، فرش و مانند آن بنشيند، چنانچه هر دو خشك باشند نجس نمىشوند و بر طرف كردن گرد و خاك كافى است و شستن لازم نيست؛ ولى اگر گرد و خاك يا لباس، فرش و مانند آن مرطوب باشد، بايد محل نشستن گرد و خاك را آب بكشند.
10- اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار
«مسأله 216» ادرار و مدفوع حيوانى كه به خوردن مدفوع انسان عادت كرده نجس