اوّل: درآمد كسب و كار. دوم: معدن. سوم: گنج. چهارم: مال حلال مخلوط به حرام.
پنجم: جواهرى كه به واسطه غوّاصى (يعنى فرو رفتن در دريا) به دست مىآيد.
ششم: غنيمت جنگ. هفتم: زمينى كه كافر ذمّى از مسلمان بخرد و احكام هر يك به تفصيل گفته خواهد شد.
1- درآمد كسب و كار
«مسأله 1851» هرگاه انسان از راه كشاورزى يا تجارت يا صنعت يا كسبهاى ديگر مالى به دست آورد، اگرچه مثلًا نماز و روزه ميّتى را بجا آورد و از اجرت آن مالى تهيّه كند، چنانچه آن مال از مخارج سال خود و اشخاص تحت تكفّل او بيشتر باشد، بايد خمس (يعنى يك پنجم) آن را به دستورى كه گفته خواهد شد، بدهد.
«مسأله 1852» هديه، هبه، جايزه، مَهرى كه زن دريافت مىكند، مالى كه مرد در طلاق خُلع مىگيرد و همچنين مالى كه از راه وصيت، نذر، صدقات مستحبّى، وقف خاص و بلكه وقف عام به انسان مىرسد، چنانچه به لحاظ مقدار و يا استمرار به اندازهاى نباشد كه بتواند معيشت انسان و يا بخشى از آن را اداره كند، خمس ندارد وگرنه چنانچه از مخارج سال او زياد بيايد، بايد خمس آن پرداخت شود. ارث خُمس ندارد، ولى اگر مثلًا با كسى خويشاوندى دورى داشته باشد و نداند چنين خويشى دارد، چنانچه مقدار ارثى كه از او به وى مىرسد به قدرى باشد كه بتواند با آن بخشى از معيشت خود را اداره كند، بايد خمس آن را بدهد؛ بلكه اگر به اين مقدار هم نباشد، بنابر احتياط واجب بايد خمس آن را بپردازد.
«مسأله 1853» هر جنس و مالى كه يك بار خُمس آن داده شود، ديگر خُمس به آن تعلّق نمىگيرد، مگر اين كه رشد كرده يا قيمت آن افزايش يابد كه مقدار رشد كرده يا افزايش يافته، متعلّق خمس است؛ ولى اگر رشد قيمت بر اثر كاهش ارزش پول باشد