بر دنياى آن روز سيادت و برترى يابد. قرآن كريم توانست فرهنگ و آداب و رسوم اعراب را به شكلى زيبا تبديل به فضايل نمايد.[1]
اين وجه از اعجاز، مهمتر از وجوه ادبى و فصاحت و بلاغت يا وجه اعجاز علمى قرآن است، زيرا در اعجاز لغوى و فصاحت و بلاغت فرد بايد در علم عربى تخصص داشته باشد يا اعجاز علمى براى همه قابل اثبات و درك نيست و نياز به تخصص و تبحر در برخى علوم دارد و با اينكه در اين زمينهها كتب فراوان نوشته شده است[2] و تا حدى قابل هضم گرديده ولى باز نيازمند علوم مقدماتى است كه بدون آن قابل درك نيست اما اعجاز معارف قرآن بر خلاف وجوه ديگر اولًا براى همه قابل فهم است و همانند اعجاز علمى نيازمند مقدمات و علوم خاص نمىباشد، بلكه هر فردى ولو بىسواد با كمى تدبر اين وجه اعجاز برايش قابل فهم است كه چگونه فردى امى اين مضامين و معارف بسيار عالى را فرا گرفته و بوسيله آنها توانسته جامعه بدوى اعراب كه هيچ بويى از فضيلت نبرده بودند را متحول و فرهنگ اسلامى و الهى را جايگزين فرهنگ غلط آنان كند و معيارهاى خود محورى و ظلم و قتل جاى خود را با معيارهاى خدا محورى، عدل و
[2]. ر. ك: حسب النبى، الكون و الاعجاز العلمى فى القرآن، سعدى؛ اسرار خلق الانسان، العجائب فى الصلب و الترائب، برقى كاشانى؛ قرآن و علوم روز، حلمى الغورى؛ العلوم الفلكيه فى القرآن الكريم.